“هیچ فقدانی به اندازه از دست دادن چیزی که ممکن است بوده باشد احساس نمی شود. هیچ نوستالژی به اندازه دلتنگی برای چیزهایی که هرگز وجود نداشته اند صدمه نمی زند رابح عالم الدین در یکی از رمان های تکان دهنده اش، و کلامش به ویژه در تعطیلات به شدت تحسین برانگیز است. از آنجایی که یک سال دیگر در نیمه شب تعظیم می کند، برای بسیاری از ما آسان است که به خاطر چیزی که هرگز نچشیده ایم تسلیم غم و اندوه شویم. آنهایی از ما که چیزهای عزیز را از دست دادهاند، میتوانند برای زمانهایی که ممکن است دیگر هرگز تکرار نشوند، احساس دلتنگی کنند.
بیشتر جامعه ما – و همچنین چشم انداز عاطفی درونی ما – توسط ایده آل های غیر واقعی خانوادگی شکل گرفته است. تعطیلات میتواند برای کسانی که با یک پویایی ناکارآمد دست و پنجه نرم کردهاند، لحظات و خاطرات تاریکی را رقم بزند، و میتواند باعث تروما شود. منزوی کردن خود و رد کردن دعوتها ممکن است تنها راه مقابله به نظر برسد، اما مرز باریکی بین زندانی بودن در گذشته و شاد زیستن در زمان حال وجود دارد.
تمایل به ایجاد خاطرات تازه یا شروع سنت های جدید با عزیزان می تواند یک مرهم آرامش بخش باشد. برای کسانی که مسیر انفرادی را طی میکنند، فعالیتهای بدیع و گردهماییهای اجتماعی میتوانند چیزی را فراهم کنند که در طول فصل جشن منتظر آن باشند. غذا دادن به کبوترها در پارک، هدیه دادن یک دسر خوشمزه به حمل کننده پست، شرکت در یک مراسم مذهبی یا داشتن یک پیک نیک زمستانی می تواند به ما کمک کند تا نقطه ای شیرین را پیدا کنیم که آرامش تعطیلات را کاهش می دهد.
اگرچه جهان مملو از یادآوریهای جشن است، برخی از مردم سوگوار جامعهای هستند که به سرعت در حال تغییر است، اما زمانی که به خود یادآوری میکنیم که از زیبایی در دسترس استفاده کنیم، آداب و رسوم یکنواخت را تغییر دهیم و در حالی که با دلتنگی به عقب نگاه میکنیم به جلو برویم، میتوانیم جایگاه مطمئنتری را حفظ کنیم.
مارلاینا دوناتو نویسنده، نقاش و آهنگساز است. اتصال در WildflowersandWoodsmoke.com
مقالات مرتبط:
لینک منبع