گلدیس مک گری: رازهای سلامت و شادی در هر سنی

گلدیس مک گری

۳۰ نوامبر ۱۹۲۰ – ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴

گلدیس مک گری که در سراسر جهان به عنوان مادر طب کل نگر شناخته می شود، پزشک و فعالی بود که الهام بخش روش های جدیدی برای تفکر در مورد بیماری و سلامتی بود. او در طول حرفه گسترده خود از استفاده یکپارچه از روش های درمانی از منابع غربی، شرقی و بومی دفاع کرد. از استفاده از غذا برای پیشگیری و درمان بیماری حمایت کرد. و این ایده را ترویج کرد که بیماری ها اجمالی به درون ما می دهند.

مک گری به مدت هشت دهه به طبابت پرداخت، یکی از بنیانگذاران و رئیس سابق انجمن پزشکی کل نگر آمریکا (که اکنون آکادمی سلامت و پزشکی یکپارچه نامیده می شود) و یکی از بنیانگذاران آکادمی فراروانشناسی و پزشکی بود. او یکی از اولین پزشکانی بود که از طب سوزنی در ایالات متحده استفاده کرد.

در کتاب او، زندگی خوب: شش راز یک پزشک ۱۰۲ ساله برای سلامتی و خوشبختی در هر سنی مک‌گری هم توصیه‌های عملی و هم حکمت الهام‌بخشی را ارائه می‌کند که از زندگی خودش و همچنین از تجربیات بیماران، خانواده و دوستان گرفته شده است. او با وضوح و صراحت شگفت‌انگیزی، داستان‌های شخصی در مورد دوران کودکی‌اش در هند، مشکلات شغلی/زندگی به‌عنوان یک پزشک و مادر شش فرزند، و بقای دلشکستگی و دو حمله سرطان را به اشتراک می‌گذارد. در اینجا گزیده‌ای از گزیده‌ای از کتاب او آمده است.

راز اول: شما به یک دلیل اینجا هستید

هر یک از ما به دلیلی اینجا هستیم، برای یادگیری و رشد و دادن هدایای خود. وقتی بتوانیم این کار را انجام دهیم، پر از انرژی خلاقانه زندگی می شویم که من آن را “آب میوه” می نامم. آب میوه دلیل زندگی ماست. این تحقق ما، شادی ما است. زمانی که زندگی با عشق فعال می شود این اتفاق می افتد. این انرژی است که از چیزهایی که برای ما مهم هستند و برایمان مهم هستند دریافت می کنیم.

اگرچه هیچ راه یا یک منطقه از زندگی برای یافتن آب خود وجود ندارد، همه ما باید آن را پیدا کنیم. این بخش حیاتی از نیروی زندگی ما است. بدون آب میوه، احساس شادی سخت است و سلامت جسمی و روانی شروع به تزلزل می کند. به همین دلیل است که اغلب از بیماران می‌پرسم برای چه باید زندگی کنند، زیرا اگر نتوانند به این سؤال پاسخ دهند، اغلب می‌توانم علائم آنها را به طور موقت تسکین دهم. من ممکن است مشکل را برطرف کنم، اما لزوما نمی توانم آن را درست کنم.

من دوست دارم ما را به عنوان قطعات پازل در نظر بگیرم زیرا به ما فضایی منحصر به فرد می دهد. قرار نیست ما اینطوری شکل بگیریم. قرار است دقیقاً همانطور که هستیم شکل بگیریم، زیرا از این طریق می توانیم با هم هماهنگ شویم. وظیفه کسی نیست که در مورد شکل قطعه دیگران قضاوت کند، و به همین ترتیب، مفید نیست که سعی کنیم خودمان را کم و بیش شبیه دیگران کنیم یا نگران باشیم اگر آنها شکل ما را قضاوت کنند. در عوض، این به هر یک از ما بستگی دارد که با روح خود هماهنگ شویم و به دیگران کمک کنیم تا همین کار را انجام دهند. اینگونه دیدن چیزها به ما کمک می کند بفهمیم که هر یک از ما ضروری است. آیا تا به حال تقریباً یک پازل را به پایان رسانده اید تا متوجه شوید که یک قطعه گم شده است؟ این یک بحران است!

راز دوم: تمام زندگی نیاز به حرکت دارد

وقتی در بدن خود احساس شادی می کنیم، تکان دادن، راه رفتن و حرکت در اطراف پاسخ های طبیعی هستند. عکس آن نیز صادق است: تکان دادن، راه رفتن و حرکت به اطراف می تواند به ما کمک کند احساس شادی بیشتری داشته باشیم. پیاده روی سریع برای مغز بسیار مفید است، مغزی که دوست ندارد ما بی حرکت بنشینیم.

زندگی را در نظر بگیرید که مانند یک نهر جنگلی جریان دارد. درختی از روی رودخانه می افتد و یک سد کوچک ایجاد می کند و چند چوب برای ساختن سد کمی بالاتر می آیند. در پایین دست سد، جریان آب ممکن است به میزان قابل توجهی کاهش یابد، اما معمولاً به طور کامل متوقف نمی شود. حتی اگر این اتفاق بیفتد، آب در بالادست سد به جریان خود ادامه می‌دهد و حرکت را می‌توان در بالا آمدن خط آب مشاهده کرد. در نقطه ای آب به بالای سد می رسد و چکه ای از یک طرف ایجاد می شود و دور سد می چرخد ​​و به پایین دست ادامه می دهد. اگر فقط به سد و آب موجود در پشت آن نگاه کنیم، ممکن است فکر کنیم که آب متوقف شده است – اما همیشه در حال حرکت است.

زندگی به زندگی می رسد. همیشه. این بدان معناست که زمانی که ما بیشترین گیر افتادن را احساس می کنیم، چه از نظر فیزیکی، عاطفی، موقعیتی یا هر راه دیگری، ممکن است نیاز داشته باشیم به جایی که هنوز چیزها در حال حرکت هستند نگاه کنیم. وقتی تمرکز و انرژی خود را در آنجا قرار دهیم، قطره ای در اطراف سد ما ایجاد می شود. همسو شدن با این قطره به ما کمک می کند تا با زندگی دوباره هماهنگ شویم. وقتی این کار را انجام دادیم، می‌توانیم بلند شویم و دوباره حرکت کنیم. وقتی این اتفاق افتاد، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که به راه خود ادامه دهیم.

راز سوم: عشق قوی ترین دارو است

عشق ترس را از بین می برد، اما ترس نیز مانع آن می شود. این دو اغلب با هم ارائه می شوند زیرا آنها دائماً در یک بازی فشاری با یکدیگر هستند. اگر ترس عادت ماست، تمرین عشق یک راه حل عاقلانه است. و این تمرین ما را بسیار دور خواهد برد، زیرا عشق بی نهایت قوی تر از ترس است – همیشه. همانطور که بدن ما برای تنفس هوا متولد شده است، ما نیز برای عشق به دنیا آمده ایم. به همین دلیل است که اگر چه خوب است که به ترس خود رسیدگی کنیم، اما حتی بهتر است بر عشق خود تمرکز کنیم. هر تلاشی که برای عشق انجام دهیم – واقعاً، هر تلاشی که باشد – خود ماندگار می شود و شادی، سلامتی و رفاه را در زندگی ما به ارمغان می آورد.

راز چهارم: شما هرگز واقعا تنها نیستید

این خطر وجود دارد که فکر کنیم باید در همه چیز به توافق برسیم تا از همراهی یکدیگر لذت ببریم. این همه را به سمت افراط سوق می دهد. طبیعی است که وقتی زندگی یک نفر شبیه زندگی ما است، پیدا کردن نقاط مشترک ارتباط آسان تر است. اما گاهی اوقات این افراد هستند که بیشتر شبیه ما نیستند که ما را وادار می کنند تا چیزها را به شیوه ای جدید ببینیم. این بدان معناست که در تعامل با افرادی که چندان دوستشان نداریم، معنای بزرگی وجود دارد. وقتی به جای محکوم کردن، با کنجکاوی به افرادی که کاملاً متفاوت از ما فکر می کنند نزدیک می شویم، رشد می کنیم.

تعیین مرزهای سالم با دانستن اینکه ما چه کسی هستیم و چه کاری باید انجام دهیم شروع می شود. ابتدا باید بفهمیم چه چیزی به ما آب می دهد و چه چیزی آن را تخلیه می کند، زیرا این به ما نشان می دهد چه چیزی در مسیر روح ما قرار دارد و چه چیزی با آن تداخل دارد. برای تعیین و حفظ مرزها در مکان مناسب، باید خود را به خوبی بشناسیم. ما می‌توانیم برای الهام به دیگرانی که این اعتماد به نفس را تجسم می‌دهند نگاه کنیم، اما حتی در این صورت، هر یک از ما باید راه خود را پیدا کنیم.

مهارت گوش دادن در تمام زندگی من خدمت کرده است، زیرا اغلب بهترین راه برای شروع تعامل مثبت با جامعه است. گوش دادن واقعی به ما کمک می کند دیدگاه ها و مبارزات یکدیگر را درک کنیم. گوش دادن ما به دیگران باعث می شود کمتر احساس تنهایی کنند – و عمل گوش دادن باعث می شود کمتر احساس تنهایی کنیم. این یکی از مهمترین کارهایی است که هر یک از ما می توانیم برای اطرافیان خود انجام دهیم.

راز پنجم: همه چیز معلم شماست

خوش بینی واقعی سمی نیست، زیرا تمرکز بر مثبت به معنای انکار منفی نیست. این بدان معنا نیست که ما از درد خود، چه جسمی و چه احساسی، جدا شویم، یا وانمود کنیم که همه چیز خوب است در حالی که نیست. در عوض، به این معنی است که ما به هر حال به دنبال چیز فوق العاده ای هستیم. ما اجازه می‌دهیم چیزی که آزاردهنده است، آزاردهنده باشد، در حالی که به جستجوی درس در آن ادامه می‌دهیم و از آموزش سپاسگزار هستیم.

راز ششم: انرژی خود را به طور وحشیانه خرج کنید

درک اینکه زندگی شما در کجا در حال حرکت است و کجا مسدود شده است برای دانستن اینکه انرژی خود را کجا خرج کنید ضروری است. اگر چیزی راکد شد، انرژی خود را صرف چیزی کنید که در حال حرکت است. انرژی خود را برای چیزهایی که گیر کرده اند هدر ندهید.

عشق همیشه ارزش انرژی شما را دارد. همیشه. به آنچه دوست دارید، چه کسی را دوست دارید، چگونه دوست دارید متمایل شوید. عشق یک فونت بی پایان از نیروی زندگی است و همیشه در کنار شماست.

گزیده‌ها با مجوز بنیاد پزشکی زنده، که در سال ۱۹۸۹ توسط مک‌گری برای پر کردن شکاف بین پزشکی جامع و آلوپاتیک از طریق تحقیق و آموزش ایجاد شد، چاپ می‌شوند. برای کسب اطلاعات بیشتر یا کمک مالی، به FoundationForLivingMedicine.org مراجعه کنید.

رز وینترز مدیر اجرایی بنیاد پزشکی زنده و مشاوری است که به استراتژی‌های غیرانتفاعی با تمرکز ویژه بر زنان، سلامت و کودکان می‌پردازد.

مقالات مرتبط:


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

بیوگرافی و سن افسر اسدی+ عکس قبل انقلاب و فرزندانش

پست بعدی

دعای آرامش اعصاب کودکان لجباز و بیش فعال با اثر فوری

Related Posts