تلقی افراد از عبادت یکسان نیست ، متفاوت است. از نظر برخی افراد عبادت نوعی معامله و معارفه و مبادله کار و مزد است . کار فروشی و مزدبگیری است . همان طور که یک کارگر، روزانه نیروی کار خود را برای یک کارفرما مصرف میکند و مزد می گیرد ، عابد نیز برای خدا زحمت می کشد و خم و راست میشود و طبعا مزدی طلب میکند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد …. از نظر این گونه افراد تاروپود عبادت همین اعمال بدنی و حرکات محسوس ظاهری است که به وسیله زبان و سایر اعضای بدن صورت میگیرد. این یک نوع تلقی است از عبادت که البته عامیانه و جاهلانه است و به تعبیر بوعلی درنمط نهم اشارات، خدانشناسانه است و تنها از مردم عامی و قاصر پذیرفته است.
تلقی دیگر از عبادت تلقی عارفانه است …. برحسب این تلقی، عبادت نردبان قرب است، معراج انسان است، تعالی روانی است ، پرواز روح است به سوی کانون نامرئی هستی، پرورش استعدادهای روحی و ورزش نیروهای ملکوتی انسانی است، پیروزی روح بر بدن است، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان است از پدید آورنده خلقت، اظهار شیفتگی و عشق انسان است به کامل مطلق و جمیل علی الاطلاق و بالاخره سلوک و سیر الی الله است .
برحسب این تلقی ، عبادت پیکری دارد و روحی، ظاهری دارد و معنی ای، آنچه به وسیله زبان و سایر اعضای بدن انجام میشود، پیکره و قالب و ظاهر عبادت است، روح و معنی عبادت چیز دیگر است. روح عبادت وابستگی کامل دارد به مفهومی که عابد از عبادت دارد و به نوع تلقی او از عبادت و به انگیزهای که او را به عبادت برانگیخته است و به بهره و حظی که از عبادت عملا میبرد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد.
* استاد مطهری، مجموعه آثار ، ج۱۶، ص ۴۱۴
لینک منبع