مخفیگاه تو لو رفته بود
فهمیده بودند ستارهای بر زمین فرود آمده است
که بی روایت پهپاد و دوربین
حضور تو از دوردستها مشخص بود
و حرارت کلمات تو را کورترین رادارها هم حس میکردند
آنها میدانستند تو روی زمینی
-شاید در کتابهای عتیقهشان چنین خبری بود-
پس تمام این سیاره کوچک را تکه تکه کردند
**
تو شناسایی شده بودی
مخفیگاهت را عوض کردی
از زمین به آسمان رفتی
-که راه بر شیاطین بسته است!
**
رد خون تو مسیری مشخص داشت
در لبنان جاری شد
در سرو پرچم پیچید
و درختان شهر مسلح شدند
شاخهها شکوفه خونت را به فصلهای آینده هدیه دادند
تو حالا
در اشکهای مردمی
در قلبها
در کلمات
در شعرها..
آری تو را به شعر -که خدای خدایان است- میسپاریم
که هرآنچه نابود شود شعرها جاودانند
**
تو صدایی بودی
به قالب کلمه در آمدی
حالا تمام آنچه میگوییم تو هستی:
زندگی
میدان
فردا
فرزندان
پیروزی
پیروزی
پیروزی
لینک منبع
فرهنگ