عجیب و غریب با میا ماسترو و لی پیس

گاهی اوقات ترانه ای در درون شما وجود دارد که فقط باید بیرون بیاید ، همانطور که بسیاری از نوازندگان در مصاحبه ای با پف گفتند. اما اگر مطمئن نیستید که این است شما صدا در حال مبارزه با گلوی شما است؟ نویسنده-کارگردان لوسیو کاسترو این سوال را در “آویزان می کند”بعد از این مرگ، “یک درام روانشناختی در حال حرکت ، گریزان و عجیب و غریب که با صداقت آشکار وحشت زده است-فقط با جاذبه عاطفی آرام که به یک سناریوی رمزنگاری اعمال می شود ، از حاشیه عقب کشیده می شود. اگر نه کاملاً کاملاً ، به عنوان اولین اولین کاسترو در سال ۲۰۱۹ ، با عنوان “پایان قرن” ، این مورد غیر معمول و براق جوی ، فیلمساز را پاک می کند و باعث پاک کردن درد و راهپیمایی دشوار-آلبوم می شود-به اندازه کافی کافی ، به اندازه کافی ، به اندازه کافی ، به اندازه کافی ، داستانی که به یک روند ضبط آلبوم کاملاً پیچیده وابسته است.

اعتبار زیادی برای “پس از این مرگ” موفق شد و همچنین به هموطن و بانوی پیشرو کاسترو مدیون است میا، یک حضور باهوش و زمینی که دادرسی را به تعادل مناسب شک و تردید و اعتبار می بخشد ، در حالی که آنها به قلمرو شبه هوچکاک می روند. صداقت شکننده او به طرز جالبی در برابر بازیگران ستاره بازی می کند لی پیس به عنوان خدای هنر راک تحت تأثیر ، شخصیت ماسترو را به یک معمای کیهانی سوق می دهد. ارسال کابین او از یک آرکی تیپ خاص عارف-هیمبو ، فشار کمدی حیله گر را به فیلمی که در غیر این صورت با شدت صمیمانه احساس می شود ، کمک می کند. توزیع کنندگان توسط بازیگران که توسط بازیگران ترسیم شده است ، ممکن است بازی های هیجان انگیز از این نمایش ویژه Berlinale را بازی کنند ، هرچند که در برابر طبقه بندی مرتب است.

مائسترو ایزابل را بازی می کند ، یک هنرمند صداپیشه آرژانتینی که اکنون با همسر آمریکایی خود تد (روپرت دوست) در یک کابین مدرن و مدرن در شهرستان روستایی نیویورک مستقر شده است-گرچه او هنوز هم تا حدودی آواره و آشفتگی احساس می کند ، همانطور که در مونولوگ داخلی خود ، یک زبان اسپانیایی توضیح داده شده است. همتای گفتگوی غیر انگلیسی زبان فیلم. باردار با فرزند اول خود ، و با تد اغلب در تجارت ، روح اضطراب خود را با پیاده روی های انفرادی مکرر از طریق منظره محلی تسکین می دهد – که در اینجا توسط DP Barton Cortright (“کلیسای جامع”) در یک وضعیت دائمی پاییز از کپ های عمیق و برنز اسیر شده است. ، با فلاش گاه به گاه و ماندگار شکارچی گرین.

این در یک دهان غار منزوی است که او با الیوت (کوهنورد) با همکار خود ملاقات می کند ، که او را با مشاهدات شل و ول و فاضل خود از طبیعت اطراف خود جذاب می کند ، اگرچه او تلاش خود را برای دادن شماره خود نادیده می گیرد. هفته ها پس از آن ، در حالی که دوستش آلیس (گوندولین کریستی ، تا حدودی پریشان را در یک بخش سهام بازی می کرد) به یک مبهم ، می فهمد که الیوت در واقع جبهه یک گروه راک با یک فرقه سرسخت است – صدای آنها در جایی بین یک چوب مخصوصاً چوبی است. تکرار ملی و جیم موریسون در سنگسار ترین سنگسار او. این یک نکته مهم درگیری است که ایزابل به تنهایی تحت تأثیر قرار می گیرد ، حتی سرگرم کننده است ، توسط Olliott’s Verbose ، رامبلینگ های صحبت شده در صحنه به یک مخاطب متجاوز و احترام آمیز. اما او برای او بسیار بد است ، به ویژه هنگامی که ، با چهره ای مستقیم ، او یک بیانیه به یاد ماندنی را ارائه می دهد: “من یک غذای بزرگ گربه هستم.”

او او را به سخنان خود می برد ، و یک اتفاق بی نظیر به وجود می آید – فقط وقتی که او یک زایمان را تجربه می کند ، متوقف می شود. در میان تروما ، این یک تراژدی دوم و واضح تر است که فیلم را به قلمرو Uncanny فرو می برد ، زیرا روح ها در هم می چسبند یا شاید در این حادثه ادغام شوند و ناپدید شدن الیوت از صحنه دقیقاً نهایی نیست. در همین حال ، طرفداران وسواس او به نظر می رسد که تثبیت خود را به روش های فزاینده ای به او منتقل می کنند ، زیرا آنها بی صبرانه در انتظار آلبوم نهایی طولانی مدت گروه هستند. اسکریپت کاسترو هوشمندانه بر روی بررسی های بیش از حد روی خط و کدهای پیچیده موسیقی معاصر به طور تصادفی به پایان دادن به پارانویا بازی می کند ، هرچند که این فیلم شاید بیش از حد دست خود را در مورد اهداف تنشی خود با یک “سرگیجه” اولیه “سرگیجه” نکند.

این کمک می کند که موسیقی گروه ، ساخته شده توسط رابرت لامباردو ، احساس کند که می تواند در دنیای واقعی وجود داشته باشد ، و آن نوع مخاطبان فداکار و نزدیک خواندن را جمع می کند: تصاویر متن ترانه متراکم که به ترکیبی از سازهای آکوستیک یدکی و تحریف شده صنعتی تحریف شده است. سر و صدا نمره یگانگ یو ، با مصنوعات زمزمه و یادداشت های چوبی ، به عنوان یک نقطه مقابل صوتی هوایی در کل – به ظاهر بیشتر موسیقی ذهن ایزابل از الیوت است.

سرانجام این دو صدا در وسط با نتایج تأثیرگذار و حتی کاتاریک ملاقات می کنند. در زیر لایه های رمز و راز وجودی که “پس از این مرگ” را به خود جلب می کند ، یک ادی جدی و گرانول به هنر و نحوه ساخت آن است ، چه برای آزادی شخصی صرفاً شخصی یا ارتباط با طرف دیگر ، شناخته شده یا ناشناخته از این زمین یا جایی فراتر از آن بشر


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

کمال هاسان به عنوان صندلی رسانه ای FICCI به عنوان تامیل نادو در حال برنامه ریزی شهر فیلم است

پست بعدی

تابلوهای فیلم بتا “بلوط” Leticia Dolera ، حداکثر اصلی

Related Posts
Total
0
Share