هشدار اسپویلر: این داستان حاوی اسپویلرها برای فصل ۲ ، قسمت ۶ “استجدا شدن، “اکنون در Apple TV+پخش می شود.
برت پایینهلی آر. در فصل دوم “Severance” از رینگر گذشت.
بعد از اینکه بدنش توسط Outie Helena ربوده شد ، سرانجام به عنوان خودش به طبقه جدا شده باز می گردد – فقط برای ملاقات با پذیرایی یخی از پالایشگاه های همکار ماکرووداتابشر
در فصل ۲ ، قسمت ۶ ، با عنوان “آتیلا” ، سرانجام هلی پاسخ می دهد: مارک اعتراف می کند که با هلنا صمیمی بود (که به اعتقاد وی هلی است) در طول Ortbo در قسمت ۴بشر
هلی به طور طبیعی وقتی حقیقت را می آموزد پریشان است – اما اجازه نمی دهد او را برای مدت طولانی پایین نگه دارد. “آنچه مکیده است این است که او این کار را کرد و من این کار را نکردم. که او از من برای فریب دوستانم استفاده کرد. ”
او با احمقانه پیشنهاد می کند تا روابط خود را توصیف کند ، اما هلی ایده بهتری پیدا کرد: “من خاطره او را نمی خواهم. من خودم را می خواهم. ” او مارک را به یک دفتر پر از میزهای چادر که با بسته بندی پلاستیکی – معادل شرکت یک قلعه بالش دنج – هدایت می کند ، هدایت می کند و آنها حافظه صمیمی خود را با هم می سازند.
پایین صحبت با تنوع درباره قسمت مهم ، از لحظه قدرتمندی که هلی بدن خود را به دوگانگی پیچیده بین شخصیت های داخلی و بیرونی خود بازگرداند.
آیا اکنون احساس تسکین می کنید که بالاخره قادر به صحبت در مورد اسپویلرهایی مانند Big Helly/Helena هستید؟
آنچه واقعاً جالب است این است که ما نمی توانستیم پیش بینی کنیم که چگونه زمان انتشار قسمت ها بر مردم تأثیر می گذارد. هفته بین این زمان به مخاطبان می دهد تا جهان را در ذهن خود گسترش دهند. دنیایی که ما ایجاد کردیم وجود دارد ، و سپس همه این دنیاهای دیگر وجود دارد که طرفداران در ذهن خود ایجاد می کنند. و برای نمایشی که مربوط به آگاهی است ، فکر می کنم واقعاً مناسب است. من از همه به خاطر نظریه های خود ستایش می کنم. آنها درخشان هستند!
شما قبلاً در مورد شیوه هایی که هلنا ، دقیقاً مانند هلی به دام افتاده است صحبت کرده اید. فکر می کنید هلنا به هلی حسادت می کند؟
بله ، مطمئناً کاملا دوست من یک بار حسادت را “تحسین غیرقابل تحمل” توصیف کرد. و فکر می کنم در تجربه هلنا از دیدن بخشی از خودش وجود دارد. منظورم این است که می توانید تصور کنید؟ این او است ، اما او نیست. هلی آر. به روشی برای حرکت در جهان که بسیار زنده است ، بسیار بیدار است ، و به جلو حرکت می کند. هیچ تردیدی از هلی R. وجود ندارد ، در حالی که هلنا مجبور است خودش را با اینقدر آرامش بخشد. او مجبور است تمام این ماسک ها را بپوشد.
من فکر می کنم چیزهای زیادی در مورد نحوه برخورد زنان در این شرکت است. آنها ساخته شده اند تا به روشی خاص بپوشند و به روشی خاص از طریق شرکت حرکت کنند. هلی آر. حتی از این امر آگاه نیست. او صبح خود را نمی پوشد. به نظر می رسد که او در حال گذر از دفتر با لباس بسکتبال است. “این پاشنه ها چیست؟”
سرانجام می بینیم که او برای اولین بار در این قسمت این پاشنه ها را برداشته است. چرا؟
بعد از اینکه هلی در مورد اتفاقی که در Ortbo با مارک و هلنا افتاد ، فهمید ، او در راهروها قدم می زند و کفش های خود را از بین می برد. این لحظه ای بود که (مدیر UTA Briesewitz) و من با هم پیدا کردیم. او فقط باید پاهای خود را روی زمین بگیرد.
اعتراف مارک بدیهی است که برای هلی ویران کننده است ، اما او از شکست امتناع می ورزد. این یک لحظه قدرتمند است که او سرانجام با صمیمی با مارک با شرایط خودش ، بدن خود را پس می گیرد. چگونه به آن صحنه ها نزدیک شدید؟
من فکر می کنم کلمه ای که شما استفاده کرده اید دقیق است. این یک احیا است. این یک عمل شجاع است که به اندازه کافی آسیب پذیر باشد تا بگوییم ، “من این را می خواهم” علامت گذاری کند. هلی به ندرت از هر چیزی غافلگیر می شود ، اما باز شدن قلب او به ارتباط ترسناک ترین چیز است – نه فقط برای مارک بلکه به خانواده منتخب او دیلن و ایروینگ. او از فصل ۱ می رود و به مارک می گوید: “من نمی توانم با تیغ به گلویم ، کمتر به خانواده خود علاقه مند باشم” ، تا پایان فصل ۱ ، آنها این واحد هستند – به خصوص هنگامی که درست بعد از آن است تجربه رقص موسیقی. من فکر می کنم شما واقعاً می بینید که آنها بعد از اینکه آقای Milchick را از دست داد ، از دیلن محافظت می کنند.
در آن نوشته نشده است ، اما Milchick به سمت دیلن می رود. من و آدم و من فقط به طور غریزی در اطراف زاک جمع شدیم تا از او محافظت کنیم. من از شخصیت ها و نام های ما به طور متناوب استفاده می کنم ، اما شما آن را دریافت می کنید! این لحظه مانند است ، “این خانواده ما هستند ، و ما به هر قیمتی می خواهیم از یکدیگر محافظت کنیم.” اکنون چیزی در معرض خطر است و ارتباط آنها با یکدیگر را از دست می دهد.
من فکر می کنم فصل ۲ ، برای همه افراد داخلی ، سفری است که آنها این سؤال را باز کرده اند ، “من کی هستم که با کار خود ارتباط دارم؟” حالا این است ، “من با افرادی که دوستشان دارم چه کسی هستم؟ چگونه می توانم برای آن افراد حاضر شوم؟ چگونه می توان من را وقتی خواسته های متضاد داریم ، تعریف کند؟ “
این مصاحبه ویرایش و متراکم شده است.
لینک منبع