الهه فراهانی- روزنامه‌نگار
تبهکار ایرانی که در لندن با اجیرکردن ۴مجرم کلمبیایی نقشه گروگانگیری و سرقت ۳۰۰هزار دلاری از یک تبعه ایرانی را عملی کرده بود، تحت تعقیب اینترپل قرار گرفت.
به گزارش همشهری، این پرونده چندی قبل با شکایت یک صراف تهرانی در اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت گشوده شد. شاکی که صاحب یک صرافی در غرب تهران است به مأموران گفت: چند روز قبل ۴مرد با ظاهری شیک و مرتب به صرافی‌ام آمدند و خودشان را تاجر پارچه و لوازم خانگی معرفی کردند. یکی از آنها به نام پویا می‌گفت که شرکت اصلی‌شان در انگلیس است. او توضیح داد که معامله‌ای در لندن انجام داده‌اند و از من خواست برای انتقال پول معامله به ایران کمک‌شان کنم. به این ترتیب قرار شد که نماینده آنها در لندن نزد رابط صرافی ما در این شهر برود و حدود ۳۰۰هزار پوند به او پرداخت کند. پس از پرداخت این پول به رابط ما در لندن، من هم ۳۰۰هزار دلار به پویا پرداخت و در این میان کمیسیونی که مبلغ قابل توجهی بود را دریافت کنم.
شاکی ادامه داد: روز بعد رابط ما به محل قرار که خیابانی در لندن بود، رفت تا پوندها را دریافت کند. همان روز پویا و ۳مرد دیگر که مدعی بود از همکارانش هستند به صرافی ما آمدند. من همزمان با رابطمان به‌صورت تصویری تماس گرفتم و او تأیید کرد که پوندها را تحویل گرفته است. من هم ۳۰۰هزار دلار را تحویل پویا و همکارانش دادم و آنها صرافی را ترک کردند اما تنها چند دقیقه بعد بود که متوجه شدم در دام یک باند بین‌المللی گرفتار شده‌ام.
آدم‌ربایی در لندن
مرد صراف در ادامه توضیح داد: روزی که رابط ما برای دریافت پوندها به محل قرار رفته بود، با چند مرد کلمبیایی مواجه شده بود. آنها رابط ما را با تهدید اسلحه ربوده و با خود به خانه‌ای برده بودند. بعد هم از او خواسته بودند که در تماس تصویری با من، دروغ بگوید و مدعی شود که پوندها را تحویل گرفته است. در حقیقت رابط ما درحالی‌که لوله اسلحه گروگانگیران کلمبیایی مقابل صورتش بوده از ترس مجبور شده بود که در تماس تصویری با من دروغ بگوید و مدعی شود که پوندها را تحویل گرفته و من هم براساس حرف او، ۳۰۰هزار دلار به پویا و همدستانش دادم اما دقایقی بعد، وقتی گروگانگیران کلمبیایی رابط ما را آزاد کردند، او با من تماس گرفت و ماجرا را شرح داد و فهمیدم که در دام یک باند مخوف گرفتار شده‌ایم.
شروع تحقیقات
با ثبت اظهارات شاکی، مأموران راهی صرافی او شدند و در بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته، تصویر ۴متهم شیک‌پوش را به‌دست آوردند. در ادامه تحقیقات یکی از آنها به نام سجاد شناسایی و معلوم شد که وی قبلا نیز به اتهام کلاهبرداری دستگیر و زندانی شده است.
نقشه‌های نافرجام
سجاد اگرچه با تغییر چهره و گریم صورت سعی کرده بود ردی از خودش به جا نگذارد اما در جریان بررسی‌های تخصصی پلیس شناسایی و معلوم شد که او و همدستانش برای اجرای نقشه‌های مشابه به استان‌های اصفهان و خوزستان سفر کرده‌اند تا با شناسایی چند صراف، نقشه مجرمانه خود را پیش ببرند اما صرافانی که شناسایی کرده بودند، حاضر به همکاری و مبادله ارز با آنها نشده بودند. به همین دلیل ناکام مانده و مجددا به پایتخت برگشته بودند تا سوژه جدیدی پیدا کنند.
دستگیری پیش از کلاهبرداری
سجاد برای اجرای دوباره نقشه‌اش از دختر مورد علاقه‌اش کمک گرفت. دختر جوان لباس پلیس به تن داشت و وانمود می‌کرد برای محافظت از انجام این معامله آمده است تا آن را کاملا قانونی جلوه دهد. سجاد و همدستانش به یک صرافی در حوالی میدان فردوسی رفتند و به صاحب صرافی گفتند که
شرکت شان دولتی است و حتی یک خانم پلیس هم برای حفاظت آنها را همراهی می‌کند. با این حرف‌ها توانستند اعتماد صراف را جلب کنند و می‌خواستند با همان شگرد قبلی ۵۰۰هزار دلار اخاذی کنند اما پلیس که در جریان نقشه جدید آنها قرار گرفته بود، موفق شد پیش از اجرای آن، سجاد را به همراه دختر مورد علاقه‌اش و همچنین ۳ همدست دیگرش دستگیر کند.
مکث
زندانی بند کلاهبرداری، سردسته باند
متهمان برای انجام تحقیقات به اداره آگاهی تهران منتقل شدند. سجاد که عضو اصلی گروه در تهران است و سابقه کلاهبرداری دارد، در تحقیقات گفت: سردسته، طراح و مغز متفکر گروه ما فرهاد نام دارد که حالا در انگلیس به سر می‌برد. او ادامه داد: با فرهاد در زندان آشنا شدم. سال‌ها قبل که به جرم کلاهبرداری دستگیر شده بودم، به همان بندی رفتم که فرهاد در آنجا بود. او یک کلاهبردار حرفه‌ای و با سابقه بود. وقتی با هم دوست شدیم، گفت که یک نقشه جدید برای پولدار شدن دارد. بعد هم توضیح داد که پس از آزادی به انگلیس می‌رود تا با اجیر کردن چند خلافکار خارجی، نقشه را عملی کند. قرار شد من در تهران با معرفی خودم به‌عنوان تاجر، صراف‌ها را فریب بدهم و فرهاد و همدستانش در لندن هم نقشه گروگانگیری را عملی کنند. در این مدت به سراغ صرافان زیادی رفتیم اما آنها قبول نمی‌کردند که این معامله را انجام دهند. به جز ۲ صراف تهرانی که در لندن نمایندگی داشتند و ما موفق شدیم از یکی از آنها سرقت کنیم؛ اما قبل از اجرای نقشه سرقت از دومی، گیر افتادیم. براساس این گزارش، با دستگیری اعضای این گروه در تهران و به درخواست بازپرس، اینترپل وارد ماجرا شده و برای فرهاد که در لندن به سر می‌برد، درخواست صدور اعلان قرمز شده است. با صدور این اعلان، اینترپل انگلیس، تبهکار ایرانی را تحت تعقیب قرار می‌دهد تا پس از دستگیری، وی به ایران منتقل و به اتهام سرقت و آدم‌ربایی محاکمه شود.
