روستاهای تسخیر شده در نبرد میشمارها ــ عمق

 

 

 

 

ولید الخالدی

ترجمه امیرحسین بابالار

 

أبو شوشه

موقعیت:

PGR: 163224

فاصله تا حیفا: ۲۶ کیلومتر 

متوسط ارتفاع: ۱۲۵ متر 

تملک و کاربری زمین‌های روستا در سال ۴۵ / ۱۹۴۴ (هکتار): 

مالکیت                    کاربری 

عرب: ۵۸۸/۳             زراعی: ۵۸۷

یهودی: ۰ درصد از کل: ۶۶%

مشاع: ۳۰۷/۷ عمارت ساختمانی : سندی در دست نیست

مجموع: ۱۴۵۰/۱

جمعیت: 

سال ۱۹۳۱: ۸۳۱ نفر 

سال ۴۵ / ۱۹۴۴: ۷۲۰ نفر 

تعداد خانه‌ها (سال ۱۹۳۱): ۱۵۵ باب 

أبو شوشه پیش از ۱۹۴۸

روستا بر دو طرف مسیل کوچک و عریضی بر لبۀ جنوبی دشت مرج إبن عامر و در غرب محوطۀ باستانی تپۀ أبو شوشه قرار گرفته بود و به واسطۀ جادۀ حیفا – جنین به آنها وصل می‌شد. اخیراً‌ گفته شده است که تپۀ أبو شوشه احتمالاً همان شهرک رومی گابا هیپه ئون بوده است. تپۀ مزبور محوطه‌ای وسیع و قدیمی است که قدمت آن به عصر مفرغ اولیه بازمی‌گردد. در اواخر قرن نوزدهم، أبوشوشه به عنوان مزرعه‌ای کوچک بر حاشیۀ دشت که آب مورد نیاز خود را از چشمه‌ای در غرب روستا فراهم می‌کرد توصیف شده است.[SWP (1881) II:41] بعضی از خانه‌های روستا از سنگ و با سقفی از کاهگل و برخی هم از بتن ساخته می‌شدند. روستائیان همگی مسلمان بودند. أبو شوشه دارای یک مسجد و یک مدرسۀ ابتدایی بود. آب مورد استفادۀ روستائیان هم از منابع متعددی از جمله مسیل‌ها و چشمه‌ای که آب مورد نیاز در مصارف خانگی از آن فراهم می‌شد به دست می‌آمد. اقتصاد روستا متمرکز بر دامداری و کشاورزی بود و عمدۀ محصول زراعی اهالی روستا غلات بود. آنها ضمناً به کشت سبزیجات، تنباکو و انواع گوناگونی از درختان میوه که حدود ۶۰ هکتار آن درختان زیتون بود اشتغال داشتند. 

کشاورزی روستا هم به شیوۀ دیم انجام می‌شد و هم آبیاری دستی که بیشتر آن اختصاص به سبزیجات داشت. در روستا یک آسیاب وجود داشت که نام آن هم همنام روستا بود و در حاشیۀ شمال شرقی محوطۀ روستا واقع شده بود. در سال ۴۵/۱۹۴۴ جمعاً ۹/۴۹۳ هکتار از اراضی روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص می‌یافت؛ ۱/۹۳ هکتار هم آبیاری شده و یا برای احداث باغات مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت. آثار باستانی روستا، در تپۀ أبو شوشه و همین‌طور اراضی متعلق به روستا دربرگیرندۀ علائم متعدد از پیشینۀ فرهنگی غنی و دیرپایی آن است.  

اشغال روستا و اخراج ساکنین آن 

در اوایل آوریل سال ۱۹۴۸، أبو شوشه مورد تهاجم یگان‌های گردان دوم تیپ گیوعاتی قرار گرفت. در کتاب تاریخ‌ هاگانا آمده است که کشته شدن یکی از نگهبانان آبادی یهودنشین مجاور در زمین‌های متعلق به روستا موجب صدور دستوراتی برای انجام « یک عملیات انتقام جویانه» گردید. پس از نیمه شب روز اول آوریل، یگان مزبور یکی از خانه‌ها و چاه روستا را ویران کرد. پس از اتمام مأموریت، بین یگان اسرائیلی و واحدهای شبه‌نظامی محلی فلسطینی آتش ردّ و بدل شد که بر اثر آن یکی از سربازان یهودی به طرز خطرناکی مجروح شد. در کتاب تاریخ (هاگانا) هیچ ذکری از میزان تلفات وارده به اعراب نیامده است. [S:1416]

بعداً أبو شوشه یکی از نخستین روستاها در الجلیل سفلی بود که متعاقب نبرد میشمار‌ها – عمق سقوط کرد. جنگ در روز چهارم آوریل سال ۱۹۴۸، زمانی که ارتش آزادیبخش عرب تهاجمی را با هدف تسخیر کیبوتص میشمار‌ها – عمق انجام داد آغاز شد. این به احتمال زیاد در ارتباط با نقش آبادی مزبور در حمله به الغبیّه التحتا بوده است. نیویورک تایمز حملۀ ارتش آزادی‌بخش عرب را «بزرگ‌ترین جنگ منظم در طول ۵/۴ ماه نبرد در فلسطین» اعلام کرد. 

این ارتش در دستیابی به هدفی که در پی آن بود با شکست مواجه شد. بعد از آن که تهاجم ارتش آزادی‌بخش عرب به بنبست رسید، آتش‌بسی با پادرمیانی بریتانیا پیشنهاد شد که ‌هاگانا از پذیرش آن سر باز زد و به جای آن فرماندهان‌ هاگانا تصمیم گرفتند ضد حملۀ گسترده‌ای را به مرحلۀ اجرا درآورده و روستاهای اطراف را بعد از تسخیر ویران کنند. نیویورک تایمز گزارش کرد که در شب میانۀ ۸ و ۹ آوریل، یگانه‌ای‌هاگانا که در میشمار‌ها – عمق محاصره شده بودند ناگهان دست به تسخیر سه روستای أبو شوشه‌، أبو زریق و النغنغیّه زدند. یگان‌های درگیر جمعی گردان یکم پالماح و تیپ‌‌های کارملی و الکساندرونی بودند.

یکی از مقامات بلندپایۀ صندوق ملّی یهود در مطلبی دربارۀ روستاهای تسخیر شده در نبرد میشمارها- عمق اظهار داشت: «ارتش ما به طور یکنواخت و منظم روستاهای عرب را تسخیر کرد و ساکنان وحشت‌زدۀ آنها مثل موش‌ها پا به فرار می‌گذاردند.» تا روز ۱۲ آوریل، پنج روستای پیرامون میشمار‌ها- عمق به تصرّف قوای پالماح درآمدند و تا ۱۴ آوریل ده روستا در دستان پالماح قرار گرفت. 

بنی موریس مورخ اسرائیلی می‌گوید که آن دسته از روستائیانی که فرار نکردند به زور از روستاهایشان اخراج شدند و همۀ روستاها در همان شب تسخیر و به شکلی سیستماتیک تخریب شدند. اما نیویورک تایمز گزارش کرده است که روستای أبوشوشه در شب مابین ۱۱ و ۱۲ آوریل تنها به دلیل این مجدداً از سکنه خود تخلیه گردید که قرار بود در روز ۱۲ آوریل اشغال شود. به گزارش خبرنگار نیویورک تایمز، در أبو شوشه‌ هاگانا «بسیاری» از خانه‌ها را با عنوان « اقدام تنبیهی» منفجر کرد. نیروهای صهیونیست با تصرّف روستا کنترل جاده جنین ـ حیفا را در دست گرفتند. 

[F:۴۸/۴/۱۰, ۴۸/۴/۱۱; M:115-18, 158-59; NYT:۴۸/۴/۱۰, ۴۸/۴/۱۳, ۴۸/۴/۱۶, ۴۸/۴/۱۷, ۴۸/۵/۳۱; Q:43-45; R:198; S:1566; T:252]   

آبادی‌های اسرائیلی در زمین‌های روستا

آبادی میشمار‌ها – عمق (۱۶۳۲۲۴) که در سال ۱۹۲۶ احداث شده است با فاصله‌ای کمتر از یک کیلومتر در جنوب محوطۀ روستا، امّا نه بر روی اراضی آن قرار دارد.               

روستا در حال حاضر

تنها نشانۀ بر جای مانده از روستا ویرانۀ خانه‌هاست که زیرکاکتوس‌ها پنهان شده‌اند. آسیاب روستا از بین رفته است. بر روی اراضی تپه‌ای پیرامون محوطه، درختان زیتون در ناحیه‌ای محصور که از آن به عنوان چراگاه استفاده می‌شود نمو یافته‌اند. اراضی مجاور در مرج إبن عامر زیر کشت محصولات مختلف، به خصوص پنبه، رفته‌اند.

إجزم

موقعیت:

PGR: 149227

فاصله تا حیفا: ۱۹/۵ کیلومتر 

متوسط ارتفاع: ۵۰ متر 

تملک و کاربری زمین‌های روستا در سال ۴۵ / ۱۹۴۴ (هکتار): 

مالکیت                کاربری 

عرب: ۲۳۶۱/۹        زراعی: ۲۰۱۵/۸

یهودی: ۰ درصد از کل: ۴۳%

مشاع: ۲۳۲۸/۶ عمارت ساختمانی : ۹/۱

مجموع: ۴۶۹۰/۵

جمعیت: 

سال ۱۹۳۱: ۲۱۶۰ نفر (به انضمام جمعیت خربه المناره، المزار، شیخ البریک، الوشاهیه و خربه قمبازه)

سال ۴۵ / ۱۹۴۴: ۲۹۷۰ نفر

تعداد خانه‌ها (سال ۱۹۳۱): ۴۴۲ باب (به انضمام تمامی نواحی‌ای که در بالا به آنها اشاره شد) 

إجزم پیش از ۱۹۴۸

این روستا بر فراز کوهی در قسمت جنوب غرب کوهستان کرمل احداث شده بود و از شمال شرق به یک دشت و از جنوب به مسیلی پهناور (به نام أبوماضی) منتهی می‌شد و به واسطۀ یک جادۀ فرعی به جادۀ ساحلی که از حدود ۳ کیلومتری غرب روستا عبور می‌کرد متصل می‌شد. در سال ۱۵۹۶، إجزم روستایی بود در ناحیۀ شفا (استان لجّون) و ۵۵ نفر جمعیت داشت. مالیات روستا براساس میزان محصولات آن شامل گندم، جو و زیتون و سایر تولیدات مثل بزها و کندوهای عسل پرداخت می‌شد. [Hut. And Abd.:158] این روستا زادگاه الشیخ مسعود الماضی بود که در اوایل قرن نوزدهم رهبر ناحیۀ ساحلی حیفا و دوره‌ای کوتاه هم فرماندار غزّه بوده است. در نیمۀ نخست قرن نوزدهم خانوادۀ الماضی بر ناحیۀ ساحلی کرمل و دامنه‌های غربی جبل نابلس مسلّط بودند. مکان اصلی اسکان آنها إجزم بود که در آن قلعه‌ای بنا کردند. [Schölch 1986:170-71] به قول ادوارد راجرز، کنسولیار بریتانیا، که در سال ۱۸۵۹ از إجزم بازدید کرده بود، سکنۀ روستا که در حدود ۱۰۰۰ نفر تخمین زده می شد بر روی ۶۴ فدّان از زمین‌های خود به زراعت می‌پرداختند. [SWP (1881) II:41] یکی دیگر از اهالی إجزم به نام یوسف الشافعی در سال ۱۸۸۷ به مقام قضاوت در دادگاه بیروت دست یافت.

إجزم از نظر وسعت زمین دومین روستای فرمانداری حیفا محسوب می‌شد. ساخت و ساز خانه‌ها در این روستا در امتداد محوری شمالی – جنوبی گسترش یافته و اغلب خانه‌ها از سنگ و سیمان ساخته می‌شدند. إجزم دارای دو مسجد و یک مدرسۀ ابتدایی پسرانه بود که در سال ۱۸۸۰ و در دوران حکومت عثمانی‌ها احداث شده بود. ساکنین روستا اکثراً مسلمان بودند، مگر حدود ۱۴۰ نفر از مسیحیان که در سال ۱۹۴۵ در آنجا زندگی می‌کردند.  در زمین‌های روستا تعداد زیادی چشمه، مسیل و چاه آب وجود داشت. 

درآمد روستائیان از راه کشاورزی و دامداری به‌دست می‌آمد. غلات مهم‌ترین محصول کشاورزی روستا بود، اما این روستا به دلیل میزان درختان زیتونی که در اختیار داشت هم زبانزد بود، به طوری که در سال ۴۳/۱۹۴۲ حدود ۱۳۴ هکتار از اراضی روستا زیر کشت درختان زیتون قرار داشت. در سال ۴۵/۱۹۴۴ جمعاً ۱/۱۷۷۹ هکتار از زمین‌های إجزم به کشت غلات و حبوبات اختصاص می‌یافت، ۷/۲۳۶ هکتار نیز آبیاری شده و یا برای احداث باغات به کار گرفته می‌شد. در این روستا سه دستگاه دستی و یک دستگاه مکانیکی فرآوری(روغن‌گیری) زیتون وجود داشت. این روستا بر روی بقایای یک آبادی باستانی احداث شده بود. همچنین ویرانه‌هایی موسوم به خربه کبّاره (۱۴۸۲۲۸) و خربه مغوره (۱۵۱۲۲۶) در مجاورت محوطۀ روستا قرار داشت که تاکنون حفاری و کاوشی در آنها انجام نشده است. 

اشغال روستا و اخراج ساکنین آن

إجزم به همراه دو روستای عین غزال و جبع بخشی از منطقۀ مثلثی شکل جنوب حیفا بودند که در ژوئیۀ ۱۹۴۸ در برابر حملات اسرائیلی‌ها مقاومت کردند. در کتاب تاریخ جنگ استقلال آمده است که این روستاهای «بی‌باک و جسور تنها به دفاع صرف اکتفا نکردند بلکه بعد از حمله مداوماً مسیر نقل و انتقالات ما در طول جادۀ ساحلی را مسدود می‌کردند.» در این اظهار نظر آمده است که دو تلاش (ناکام) اولیه برای اشغال روستا در روزهای ۱۸ ژوئن و ۸ ژوئیۀ ۱۹۴۸ انجام شده است. تلاش سوم به گونه‌ای طراحی شد که «حالت عملیات پلیسی علیه ساکنین آشوبگر در برابر دولت را داشت که از به رسمیت شناختن قدرت بی‌چون و چرا و مشروع حکومت سر باز می‌زدند.» 

این فرمول برای پنهان ساختن این حقیقت مورد پذیرش قرار گرفت که عملیات مزبور آشکارا برخلاف ضوابط آتش‌بس دوم جنگ صورت می‌پذیرفت. عنوان «عملیات شوتر(یا پلیس)» برای این عملیات انتخاب شد، اما در کتاب تاریخ جنگ استقلال آمده است که این عملیات « از نظر تکنیکی عملیاتی واقعاً نظامی» محسوب می‌شد. [T:252-54]

براساس نوشته‌های بنی موریس مورخ اسرائیلی، عملیات یادشده در روز ۲۴ ژوئیه آغاز و پس از دو روز بمباران سنگین توپ‌خانه‌ا‌ی و هوائی منجر به اشغال روستاها گردید. کنت فولک برنادوت، میانجی سازمان ملل بعداً در گزارشی که به شورای امنیت ارائه کرد اعلام داشت که قوای اسرائیلی در روز ۱۸ ژوئیه و در آغاز مرحلۀ دوم آتش‌بس به روستاها حمله کرده و حملات هوائی و زمینی آنها هفت روز به طول انجامیده است. 

در روز ۲۶ ژوئیه، آسوشیتدپرس در گزارشی آورد که هواپیماها و توپخانۀ اسرائیل با حمله به سه روستای عرب، آتش بس فلسطینی را نقض کرده‌اند. در روز ۳۰ ژوئیه، خبرنگار نیویورک تایمز به شکل مرموزی به این نکته اشاره کرد که «اکنون وضعیت آشکارا به آرامش رسیده و این آرامش مدیون عمل سریع و بدون تأخیر ناظرین سازمان ملل است.» ناظرین سازمان ملل گزارش کردند که وضعیت در حالت «خطرناک» قرار دارد. بنی‌موریس می‌نویسد که یگان‌هایی از تیپ‌های گولانی، کارملی و الکساندرونی روستاها را تسخیر و تقریباً تمامی ساکنین روستاها به زور مجبور به ترک خانه و کاشانۀ خود و یا «گریز بدون هدف به سمت شرق» گردیدند. 

بعدها روستائیان می‌گفتند که آنها در هنگام ترک روستاها به طرف سربازان و هواپیماها شلیک می‌کرده‌اند. در ماه سپتامبر، برنادوت اعلام کرد که روستائیان «درتلاش بودند تا با ارتش یهودی به مذاکره بپردازند.» نیویورک تایمز به نقل از وی نوشت که ۸۰۰۰ نفر از مردم از خانه‌های خود در این سه روستا رانده شده‌اند، و براساس گزارش‌های موجود، در سراسر منطقۀ جنین در جست‌وجوی پناهگاه بوده‌اند. 

دبیرکل جامعۀ عرب در آن زمان گفت که ۴۰۰۰ نفر از مردم پناهنده شده‌اند، و ۱۰۰۰۰ نفر هم به اسارت درآمده‌اند و این در حالی بود که بسیاری از مردم هم در طی حملات قتل عام شدند. در یک بررسی اولیۀ سازمان ملل آمده است که کلاًّ دو جسد در این سه روستا پیدا شده است اما در ماه سپتامبر، بازرسان سازمان ملل تعداد کشته‌شدگان و مفقودین را ۱۳۰ نفر اعلام کردند. روز ۱۳ سپتامبر برنادوت به اسرائیل دستور داد تا به پناهجویان سه روستا مجدداً اجازۀ بازگشت و بازسازی خانه‌های تخریب‌شده‌شان را بدهد. اسرائیلی‌های از این دستور سرپیچی کردند. [M:213-14; NYT:۴۸/۷/۲۶, ۴۸/۷/۳۱, ۴۸/۹/۱۴]  

آبادی‌های اسرائیلی در زمین‌های روستا

اسرائیل آبادی کرم مهرال (۱۴۹۲۲۸) را در سال ۱۹۴۹ در محوطه روستا احداث کرد. 

[See also M:195]

روستا در حال حاضر

بخش‌هایی از روستا ویران شده است. مسجد روستا را به دست ویرانی سپرده‌اند، اما تعدادی از خانه‌های روستا هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرند. میهمان‌خانه (دیوان) مسعود الماضی که سازهای دوطبقه است و قدمت آن به قرن نوزدهم بازمی‌گردد، به موزه تبدیل شده است. مدرسۀ روستا به کنیسه و قهوه‌خانۀ آن به دفتر پست تبدیل شده است. در حالی‌که مناطق کوهستانی روستا به پارک‌های تفریحی تبدیل شده، کشاورزان اسرائیلی دشت مجاور روستا را زیرکشت برده‌اند.


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

کنکور تا دوسال دیگر تغییر نمی‌کند

پست بعدی

چگونه از سلامت لپ‌تاپ دست دوم مطمئن شویم

Related Posts
Total
0
Share