سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
۱۰ فروردین ۱۳۴۹: صبح شرفیاب شدم قبل از شرفیابی سفیر آمریکا به دیدنم آمده بود. چند مطلب مختلف را که جزء کارهای جاری است به من گفت از جمله این که معاونین وزارت خارجه آمریکا به علت کنفرانس سفراء آمریکا در خاورمیانه به تهران می آیند، برای بیستم آوریل اجازه شرفیابی میخواهند….. دیگر [آن که] روسها معمولاً با اقدامات دبیرکل سازمان ملل [اگر در] دستور کار … شورای امنیت [نباشد] موافق نیستند. آیا شاهنشاه علاقه دارند که در خصوص مسأله بحرین به [پادگورنی] تذکری بفرمایند که [شوروی] نسبت به گزارش نماینده سازمان در بحرین در شورای امنیت مخالفتی نکند؟ بعد هم راجع به هشتصد ملیون دلاری که شاهنشاه امر فرمودهاند باید در پنج سال آینده برای خرید اسلحه به ما بدهند. میگفت مشکل میدانم این کار عملی باشد، چون ما بر حسب قراری که در ۱۹۶۸ داده ایم که باید سالی صد ملیون دلار اعتبار بدهیم در پنج سال آینده بیش از پانصد ملیون نداریم و مشکل میدانم که بتوانیم هشتصد ملیون تدارک کنیم از پیشرفت مذاکرات نفت هم خبر نداشت.
من بعد شرفیاب شدم و جریان را عرض کردم فرمودند به او بگو باید ظرف پنج سال هشتصد ملیون اعتبار تدارک کنید این حرفها را من نمیپذیرم بعد از ظهر به قدری کار در منزل و راه رفتن گذشت.
پادگورنی [برای] شام به طور خصوصی در کاخ نیاوران مهمان بود سر شام بودم مرد بسیار شوخ و بامزهایست. صحبتهای خوب و بانمک دارد با آن که روسها به اعراب و بخصوص به مصر کمک میکنند ولی دل پری دارند که اعراب… گشاد هستند! میگفت ناصر محرمانه به مسکو آمد و باز هم تقاضای اسلحه مدرن و هواپیمای مدرن کرد. ما به او گفتیم آخرین هواپیماهای میگ به تو میدهیم که در عین حال خیلی عمل آن آسان است. گفت چه طور؟ گفتیم یک تکمه دارد که هواپیما به پرواز در می آید. یک تکمه دیگر دارد که خلبان میفشارد و روی هدف میرسد و تکمه سوم بمب را رها کرده به هدف میزند. بعد ناصر پرسید بسیار خوب چه طور به زمین مینشیند؟ ما جواب دادیم به زمین نشستن آن یا به زمین نشاندن آن هم دیگر با اسرائیلی هاست. در اصفهان تعریفهای زیادی از شاهنشاه و ایران کرد هویدا میگفت او را بوسیدم…..
لینک منبع