اگرچه بد کردم با خود کردم


در عهد رسالت سیدالمرسلین، حضرت محمد(ص) چون آیه «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا» (اگر نیکی کنید به‌خودتان نیکی می‌کنید و اگر بدی کنید پس به‌خودتان بدی می‌کنید.)- سوره اسراء، آیه ۷- نازل شد، یکی از یاران رسول خدا(ص) شیفته معنای این آیه شریف شد و مدام و شب و روز این آیه را با خود می‌خواند و از حلاوت آن مسرور می‌شد. یکی از زنان جهود را بر وی حسد آمد و آتش حسد در نهاد او افروخته گشت. آنگاه با خود گفت: «باش تا من این کار را بر خلق ظاهر کنم.»
 پس قدری حلوا درست کرد و زهر در آن ریخت و به آن مرد داد تا آن را بخورد.
 مرد بینوا بی‌خبر از دسیسه و مکر آن زن جهود، آن حلوا را گرفت و به صحرا بیرون آمد.
 دو جوان را دید که از سفر می‌آمدند و خستگی سفر در ظاهر و وجود آنها پدیدار گشته بود.
 آن مرد صحابی به آن‌ دو جوان خسته از راه طولانی سفر، گفت: «نان و حلوا میل دارید؟»
 آن دو جوان گفتند: «بلی. گرسنه‌ایم و میل خوردن نان و حلوا در ما افزون است.»
 مرد صحابی نان و حلوا پیش آنها بنهاد و رفت.
آن دو جوان در حال از نان و حلوا خوردند و مردند.
آن خبر در مدینه افتاد، مرد صحابی را گرفتند و پیش سیدالمرسلین آوردند.
رسول خدا از او پرسید: «آن نان و حلوا را از کجا آوردی؟»
مرد صحابی گفت: «مرا فلان زن جهود آن نان و حلوا داده است.»
آن زن را طلبیدند؛ وقتی آمد آن دو جوان را دید و هر دو پسران او بودند که به سفر رفته بودند.
زن جهود به‌دست و پای رسول خدا افتاد و گفت: «صدق این گفتار برای من معلوم شد که من اگرچه بد کردم با خود کردم و آن به من بازگشت و حقیقت معنی آن آیه بر من روشن شد.»
منبع: کتاب«جوامع الحکایات» سدیدالدین محمد عوفی

 


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

اگر به ایران حمله شود جلوی صادرات نفت را می‌گیریم 

پست بعدی

مدیریت بحران به سبک آمریکایی

Related Posts
Total
0
Share