کارگردانان برخی از برجسته ترین انیمیشن های سال در مورد طراحی و الهام بخشیدن به شخصیت های کلیدی از جمله ربات حساس، گربه رسا و پنگوئن شرور صحبت می کنند.
اضطراب – “داخل بیرون ۲“
در دنباله برنده اسکار پیکسار، “Inside Out”، دفتر مرکزی با احساسات جدید مختل می شود، به ویژه اضطراب دزد صحنه، که کارگردان، کلسی مان می گوید که طراحی آن سخت ترین احساسات جدید بود. واقعاً (کارگردان هنری شخصیت) Deanna Marsigliese بود که طرح نهایی را شکست. مان در مورد احساس نارنجی رنگ میگوید، او نه تنها احساس درست اضطراب را پیدا کرد، بلکه این کار را از طریق طراحی سرگرمکننده و عجیب انجام داد، و با اشاره به ویژگیهای کلیدی مانند دهان فوقالعادهاش، که برای دندان قروچهاش مناسب است، گفت. و موهای شل شده که می تواند “انرژی عصبی او را نشان دهد.” مان همچنین میخواست از اضطراب – علیرغم برخی از انتخابهایش در شکلدهی به یک رایلی نوجوان – شخصیتی بسازد که تماشاگران میتوانند از آن عقب بمانند. «اضطراب آنتاگونیست فیلم است، اما او واقعاً خودش را چنین نمی بیند. او فقط سعی می کند از رایلی محافظت کند.” او درباره مایا هاوک، صداپیشه Anxiety، میگوید: «این کار با سرعتی باورنکردنی فکر میکند و میلیونها تهدید احتمالی را محاسبه میکند. بنابراین میدانستم کسی را میخواهم که بتواند با سرعت باورنکردنی صحبت کند. … اما بخش مورد علاقه من از اجرای مایا قلبی است که می توانید پشت صدای او بشنوید. شما واقعاً می توانید احساس کنید که او رایلی را دوست دارد و تمام تلاشش را می کند تا از او مراقبت کند.”
گربه – “جریان”
«Flow»، رقیب انیمیشن بدون گفتگو لتونی در بهترین مسابقه بینالمللی اسکار، گربهای پر احساس و چشم درشت را دنبال میکند که خانهاش توسط سیل بزرگ ویران میشود. گینتس زیلبالودیس، کارگردان و نویسنده همکار، توضیح میدهد: «ما سعی کردیم تعادل مناسبی را پیدا کنیم که در آن طراحی شخصیت باورپذیر و طبیعتگرا باشد و در عین حال فراواقعی نباشد، که فکر میکنم آن را کمتر بیانگر و جذاب میکند». “چشم ها اولین چیزهایی هستند که در مورد یک شخصیت متوجه می شویم، بنابراین باید مطمئن می شدیم که توجه کافی به آنها شده است. اعتبار نحوه احساس شخصیت ها به دلیل کار باورنکردنی است که توسط انیماتورهای ما انجام شده است. آنها به منابع زیادی از حیوانات واقعی نگاه کردند.” او اضافه می کند که کارگردان انیمیشن لئو سیلی پلیسیه دستورالعمل هایی را برای تیم ایجاد کرده است. برای مثال، گربهها تمایلی ندارند که با چشمان خود به اطراف نگاه کنند. در عوض، آنها معمولا تمام سر خود را می چرخانند، که در انتقال انرژی مضطرب قهرمان داستان ما نیز مفید بود. با چشم باید مطمئن می شدیم که حرکات میکرو را ایجاد می کنیم. انیماتورها این کار را “دارت چشم” نامیدند، که به گفته او، “یک تکنیک نسبتا ساده است که اجرا را بسیار باورپذیرتر می کند.”
چارلی و سام – “آن کریسمس”
دوقلوهای چارلی (با صدای سینا سایر) و سام (زازی هیهورست) – از “جوراب ساق بلند خالی”، اولین کتاب از سه گانه ریچارد کورتیس که فیلم قفل ساز و نتفلیکس بر اساس آن ساخته شده است – نیاز به طراحی دارد که “به ما اجازه دهد دو شخصیت شبیه به هم را به روشی کاملاً متضاد اما باورپذیر اجرا کنید و در عین حال کودکانی را خلق کنید که ذاتاً جذاب و شیرین بودند. کارگردان سیمون اتو. اووه هایدشوتر، طراح شخصیت ما، ترکیب مناسبی را بین طرحهای سادهشده و سبکشده به ارمغان آورد که به ما امکان میدهد روی چشمهای گرد و نرم و شخصیتهای کاملاً تحقیق شده آنها تمرکز کنیم که ما را به یاد افرادی میاندازد که در این شهرهای انگلیسی دیدهایم. … تنها نشانگرهای بصری متمایز کننده، خوکهای سم هستند که در تضاد با یال وحشی و نامرتب چارلی قرار دارند و رنگهای متفاوتی به تن دارند، سبز آرام برای سام و قرمز پررنگ برای چارلی، که اتفاقاً رنگهای کریسمس نیز هستند. ” او اضافه میکند که شخصیتها باید «طنز لحنی و عمق عاطفی را به شخصیتهای زندگی واقعی ریچارد (کرتیس) ارائه دهند، (بنابراین) ما بر ویژگیهای شخصیتی آنها تمرکز کردیم و طرحها را تماماً در مورد سادگی و در دسترس بودن در چهرهشان ساختیم. طرحها، تناسبات و طرحهای مو و لباسهایشان.» آنها همچنین رفتار متضاد و زبان بدن را ایجاد کردند تا آنها را متمایز کند.
امی – “اولترامن: برخاستن”
در فیلم نتفلیکس بر اساس فرانچایز کلاسیک Ultraman، صورتی بچه کایجو امی ترکیبی از الهامات کلاسیک کایجو شانون تیندل نویسنده/کارگردان و تجربه او به عنوان والدین است. «در سنت توکوساتسوی کلاسیک («جلوههای ویژه»)، کایجو در اولترامن توسط مردانی با لباسهای لاستیکی به تصویر کشیده میشود. بنابراین من کودک نوپایی را در یکی از آن کت و شلوارها تصور کردم – سر بزرگ، گونه های چاق، دست ها و پاهای پژمرده. با این حال، مخاطب همچنین باید با امی در سطح احساسی ارتباط برقرار کند. بنابراین روح دخترم در طراحی و اجرای نهایی امی کار کرد.» تیندل عکسها و داستانهایی درباره دخترش با تیم صنعتی لایت اند مجیک، که انیمیشن فیلم بودند، به اشتراک گذاشت. این تیم همچنین تجربیات فرزندپروری خود را برای کار روی Emi آورده است. او برای “صدای” خود، رندی تام، طراح صدا برنده اسکار و تیم در Skywalker Sound را استخدام کرد. امی نشان دهنده طیف کاملی از احساسات کودک است – از شیرینی تا خشم. تیندل توضیح میدهد، اگرچه غیرکلامی، او به صدایی جذاب و گاهی دفعکننده نیاز داشت، اما در حالی که امی با خمیازههای شیرین معرفی میشود، «کودکان – و کایجو – همیشه دوستداشتنی نیستند. برای عصبانیت امی، یادم میآید که به رندی گفتم: «میدانی آن فریاد گوششکن را که از بچههای نوپا که در هواپیما به دام افتادهاند میشنوی؟» آن را اسلحه کنید!»
Feathers McGraw – “والاس و گرومیت: انتقام ترین مرغ”
پنگوئن شرور Feathers McGraw اولین بار در فیلم کوتاه برنده اسکار نیک پارک با نام «شلوار اشتباه» ظاهر شد و در «انتقام اکثر مرغان» بازگشت. طراحی او کاملاً ساده است، چیزی که پارک (که کارگردان فیلم با مرلین کراسینگهام بود) اساساً شکل یک بطری گردن بلند است. او می گوید: «مینیمالیسم این حس را ایجاد می کند که او یک معما است. این رفتار او – سکون او – است که او را شیطانی می کند. کراسینگهام می گوید: «پیدا کردن انیماتورهای مناسب نیاز داشت. «از یک انیماتور بخواهیم متحرک نسازد، واقعاً کار دشواری است. اما قدرت او از سکون او ناشی می شود. … اعتماد به نفس در افراد شرور صفحه نمایش وجود دارد. خوب ها نمی دوند آنها هرگز عجله ندارند. آنها مطمئن هستند که در پایان طعمه خود را خواهند گرفت.» پارک می گوید. بنابراین فیلمبرداری استاپ موشن Feathers شامل روشهای سینمایی مانند حرکت دوربین، نورپردازی نوآر و موسیقی بود. توجه به چشم ها را نیز شامل می شد. عروسک Feathers تنها چند اینچ ارتفاع دارد و چشمانی از پین های سر شیشه ای ساخته شده است. کراسینگهام می گوید: «او همیشه در چشمانش انعکاس داشت. «اگر یک لامپ، مانند یک برق کوچک در جایی در چشم او وجود نداشت، حضور او در صفحه نمایش به شدت کاهش می یافت. بنابراین مطمئن شوید که همیشه اگر سرش را برگرداند، یک برجسته وجود دارد. و هنگامی که چرخید، حتی اگر از نظر فنی نباید یک نقطه برجسته وجود داشته باشد، ما با گذاشتن یک لامپ در آنجا مجبور شدیم وارد شویم.
گریس – “خاطرات یک حلزون”
آدام الیوت نویسنده/کارگردان «یادداشت حلزون» میگوید، شخصیت استاپ موشن، گریس – ساخته شده از موادی از جمله خاک رس پلیمری، پلاستیکین، سیلیکون، سیم، آرماتورهای فلزی، رنگ و آهنربا، طراحی شده است. او میگوید: «او دارای کک و مک است و ابروهای دائمی غمگینی دارد تا مدام مالیخولیایی و دوستداشتنی به نظر برسد. او تقریباً همیشه کلاه حلزونی دستبافت بینقص خود را بر سر میگذارد تا عجیب و در عین حال زیبا به نظر برسد. زخم پالت شکاف او همیشه قابل مشاهده است و یادآور دوران کودکی او است که با تمسخر و عذاب مشخص شده است. عبارات او همیشه از طریق چشمان او که همیشه در حالت دائمی بیش از حد آگاهی هستند هدایت می شود. همه این ویژگی ها او را با وجود اندازه جمع و جورش فوق العاده جذاب و با احساس می کند. لباس او یک لباس قهوهای رنگآمیزی بسیار ساده و با دست است تا بر «ساده بودن» فرضیاش در مقایسه با شخصیتهای رنگارنگتر زندگیاش تأکید کند.» سارا اسنوک بازیگر «جانشینی» برای صداپیشگی گریس انتخاب شد. او خجالتی، ساکت و آسیب پذیری طبیعی داشت. می خواستم صدای صحبت کردن طبیعی و لهجه استرالیایی اش را حفظ کند. الیوت میگوید: من دنبال اجرای بسیار صمیمی، معتبر، دلانگیز و غمانگیزی بودم که او آن را به خوبی اجرا کرد.
موانا – “Moana 2”
دنباله انیمیشن دیزنی سه سال پس از وقایع “موآنا” آغاز می شود و شخصیت اصلی را به عنوان یک رهبر در جامعه خود می یابد (آنها را به تاریخ خود به عنوان راه یاب باز می گرداند) و یک خواهر بزرگ. ظاهر او منعکس کننده این تغییرات است. او هنوز گردنبند Gramma Tala خود را میبندد، در حالی که موهایش نمک بیشتری در آن وجود دارد، زیرا بیرون از اقیانوس است. لباس او دوباره طراحی شد و تیم هنری تحقیقاتی از مشاوران فرهنگ را در بر گرفت. «این پرهای قرمز واقعاً پیچیده وجود دارد که در امتداد بالای لباس او و پایین کنار بند او قرار دارند. جیسون هند که با دیوید جی. دریک جونیور و دانا لدوکس میلر کارگردانی کرده است، توضیح میدهد که آنها از پرنده «Alae’ula» میآیند، و در آن زمان در اقیانوسیه بسیار ارزشمند بودند. “لباس او از گیاهان پاندان که در واقع به هم بافته شده اند ساخته شده است. حتی نحوه بافته شدن آن نیز بسیار خاص انجام شده است.» در طراحی این لباس، او اضافه میکند که تیم «در تلاش برای یافتن چیزی بود که واقعاً با کاری که او در آنجا انجام میداد مطابقت داشته باشد. او هر روز با قایق رانی بیرون است، اما هنوز در جامعه خود یک رهبر است.”
Orion Pax و D-16 – “ترانسفورمرز وان”
جاش کولی کارگردان در فیلم Transformers One داستان این است که چگونه دو ربات جوان – اوریون پکس (اپتیموس پرایم جوان) و D-16 (مگاترون جوان) – از بهترین دوستان به دشمنان قسم خورده تبدیل می شوند. هر کدام شامل دو دگرگونی فیزیکی عمده بود، به این معنی که هر کدام به پنج طرح، از جمله فرم خودروی خود نیاز داشتند. با شروع داستان، آنها به عنوان ماینر طراحی می شوند. «این دو سرنشین سفر خود را از پایین ترین پله آغاز می کنند، و قطعه ای از ماشین آلات را که آنها را قادر به دگرگونی می کند از دست می دهند. من میخواستم تماشاگران هرگز آن را فراموش نکنند، بنابراین حفرههای سینهشان باز است و به وضوح آن بخش مهمی که هستند را از دست میدهند. کولی میگوید کوچکتر کردن آنها نسبت به ترانسفورماتور معمولی، آنها را در کلاس پایینتری قرار میدهد و آنها را ضعیفتر میکند. او میافزاید که طرحهای اولیه آنها باید «به اندازه کافی با طرحهای نمادینی که در ۴۰ سال گذشته میشناختیم آشنا باشد». در مورد صداگذاری، کولی میگوید: «ضروری بود (در اوایل داستان) تماشاگران با تماشای این دو دوست با هم مجذوب شوند. کریس همسورث (اپتیموس پرایم) و برایان تایری هنری (مگاترون) دو نفر از جذاب ترین افراد روی زمین هستند… و ما با هم کار کردیم تا لحظات دقیقی را در داستان پیدا کنیم که در آن تغییرات در صدای آنها و چقدر اتفاق می افتد، به طوری که تنش بالا میرود و احساس میکنیم که رابطه شروع به فروپاشی کرده است.»
رز – “ربات وحشی“
«روبات وحشی» که بر اساس کتاب پیتر براون ساخته شده است، ربات هوشیار راز را دنبال می کند که با صدای لوپیتا نیونگو زنده می شود. یکی از تنها مواردی که از نظر طراحی به عنوان ترجمه از کتاب به صفحه روی آن اصرار داشتم، این بود که ربات ROZZUM در تصاویر پیتر براون دارای یک خط بسیار ساده است که دهان را نشان می دهد. و من می خواستم مطمئن شوم که ما در صورت رز بیان بسیار کمی داریم. کریس سندرز، نویسنده/کارگردان، در توضیح چشمها میگوید، من معتقدم که در فقدان این نوع جزئیات، مردم با موفقیت بیشتری احساسات خود را بر شخصیت ما نشان میدهند، بنابراین ما بیان صورت رز را فقط به چشمهای او محدود کردیم. پیچیدگی حتی زمانی که رز نسبتاً ساکن است، ما همچنان میتوانیم فرآیند فکر او را از طریق حرکت لنزها و عناصر داخل چشم او دریافت کنیم. او تاکید میکند که Nyong’o «در اجرای آواز خود تمرینات بسیار سنگینی داشت، که این یک جنبه دیگر از این موضوع است که نمیتوان آن را اغراق کرد. اما همچنین انیماتورها این محدودیت را داشتند، به طوری که آنها باید از نظر فیزیکی مبتکرتر باشند. بنابراین رز در حرکات بدنش مانند یک ستاره فیلم صامت است. با محدودیتهای خاص، خلاقیت در زمینههای دیگر شکوفا میشود.»
لینک منبع