نماینده فروش مستقر در دبی سرکامون سوار بر «پرلا» پیش از اکرانش در ساعت جشنواره بین المللی فیلم روتردام در مسابقات ببر
به کارگردانی الکساندرا ماکاروااین فیلم بر روی نقاشی متمرکز است که – پس از فرار از چکسلواکی کمونیستی – در وین دهه ۱۹۸۰ با شریک جدیدش جوزف و دختر نوجوانش جولیا زندگی می کند. اما وقتی پدر جولیا با او تماس می گیرد، پرلا تصمیم می گیرد دوباره از مرز عبور کند – و هر چیزی را که ساخته است به خطر بیندازد.
من از یک خانواده پناهنده هستم که پس از انقلاب اکتبر از روسیه گریختند. داستان ما یک داستان غم انگیز است. ماکارووا گفت: همیشه صحبت هایی در مورد اردوگاه های کار اجباری، گرسنگی و مفقود شدن شخصیت های پدری وجود داشته است تنوع.
«مادر من هم نقاش است و من بیشتر از زنان خانواده ام الهام گرفتم. آنها همیشه با بچهها تنها میماندند و آنها را بزرگ میکردند و در عین حال سعی میکردند رویاهایشان را دنبال کنند.»
ماکاروا در فیلم خود تصمیم گرفت مادری را نشان دهد که انتظارات جامعه را به چالش می کشد. پخش شده توسط ربکا پولاکوا – به همراه سیمون شوارتز، کارمن دیگو، نوئل چوکزور و هیلده دالیک – پرلا یک بازمانده است. اما بازیگوشی نیز در او وجود دارد.
«همه دوست دارند یک قهرمان داستان دلسوز داشته باشند، به خصوص اگر یک زن باشد. من هم به آن سمت می رفتم، فقط به این دلیل که می ترسیدم. من فکر می کنم: “اوه خدای من، اگر مخاطب او را دوست نداشته باشد چه؟” اما مهمتر این بود که به کسی که هست وفادار بمانیم.»
“من می خواستم او کمی کودکانه باشد. با ربکا، گاهی تعجب میکردیم: او چه کار میکند؟ چرا او اینگونه رفتار می کند؟ بعد از اینکه پیچیدیم دلمون براش تنگ شد. من شخصاً از این اصطلاح، “شخصیت قوی زن” خوشم نمی آید. سعی می کند چیزی بفروشد. اگر زن شگفت انگیز هستید، خوب، می توانید “قوی” باشید. پرلا انعطاف پذیر است، اما برای او آسان نیست.
روبهرو شدن با گذشته مدفون و معشوق قدیمیاش نیز چنین نیست. برخلاف بسیاری از داستانهایی که در مورد افرادی که کشورهایشان را به دنبال زندگی بهتر ترک میکنند، «پرلا» درباره فرار نیست. در مورد بازگشت است.
گفتی خندهدار است، زیرا ربکا به من گفت این یکی از دلایلی بود که او میخواست فیلم را بازی کند. داستان های بسیار بسیار زیادی در مورد فرار وجود دارد و نه آنقدرها در مورد بازگشت. این یک تصمیم واقعا احمقانه است، اما او هرگز به خودش اجازه نداد به گذشته نگاه کند. ماکاروا اعتراف کرد که مرا به یاد مادرم نیز انداخت.
همه چیز بد نبود (در چکسلواکی) اما برای شخصی مانند پرلا، که می خواهد نقاشی کند، که می خواهد آزاد باشد، وحشتناک است. با این حال، کشور دوران کودکی شما همیشه در قلب شما باقی می ماند. نیرویی وجود دارد که تلاش می کند او را برگرداند. او به این نوع کاتارسیس نیاز دارد و این برای من نیز کاتارسیس بود. من در سال ۱۹۸۵ متولد شدم و تا زمان سقوط پرده آهنین با پدربزرگ و مادربزرگم در چکسلواکی زندگی کردم. میخواستم برگردم و واقعاً آن را تجربه کنم.»
به زودی، پرلا پاره شد – همچنین بین دو مرد.
جوزف دنیا را دیده است و او هم می خواهد دنیا را ببیند. او در را به سمت غرب باز می کند و وقتی شما مانند او این شهوت بی حد و حصر برای زندگی را دارید، ملاقات با شخصی مانند او مانند ضربه زدن به جکپات است. اما هنگامی که آنها در چکسلواکی هستند و او می خواهد بیشتر بماند، متوجه می شوید که او این قدرت را بر او دارد. او اصلاً آزاد نیست.» ماکاروا گفت.
من هرگز قصد ساختن یک فیلم سیاسی با «شخصیت زن قوی» را نداشتم، اما این فیلم سیاسی است. مخصوصاً وقتی به این فکر میکنید که این مردها چگونه با او رفتار میکنند، او را به سمتهای جداگانه میکشند و به او میگویند که چه کار کند.»
پرلا برای اینکه بتواند با آندری نزدیک شود، باید نیازهای خود را در اولویت قرار دهد – حتی قبل از نیازهای دخترش. ماکارووا گفت که حتی امروز هم می تواند ابروها را بالا ببرد.
او یک مادر است و وقتی به مادر فکر می کنیم، به مریم باکره فکر می کنیم. وقتی صحبت از مادر شدن می شود، فمینیسم متوقف می شود.
«من هم مادر هستم و وقتی به اطراف نگاه میکنم، احساس میکنم زندگی زنان نسل من حول محور فرزندانشان میچرخد. اما اگر خودم را فراموش کنم برای دخترم خوب نیست. مامانم وقتی من بچه بودم قرار ملاقات می گذاشت، او مهمانی می گرفت و این کاملاً طبیعی بود. در مهمانی ها بچه های زیادی روی مبل می خوابیدند. حالا مردم میگویند: “نه، ما باید به خانه برویم، نمیخواهم بچههایم ببینند من سیگار میکشم، نمیخواهم ببینند که من در حال نوشیدن هستم.” پرلا برای خودش کاری می کند و در نهایت برای دخترش خوب خواهد بود.»
«پرلا» توسط آرش تی ریاحی، سابین گروبر و توماش کروپا برای فیلمهای Golden Girls Filmproduktion، Hailstone (اسلواکی) و Ruth Beckermann Filmproduktion (اتریش) تولید میشود.
سباستین شسنو، مدیر عامل Cercamon، «پرلا» را داستانی «پرسازی شده» نامید. او گفت: «این فیلم تبعید، هویت و بیان هنری را با عمق احساسی عمیق بررسی میکند. فیلمبرداری هیجانانگیز و بازیهای قدرتمند آن به رهبری ربکا پولاکوا، آن را به داستانی جذاب با طنین جهانی تبدیل میکند که آماده است مخاطبان جشنواره و سینماهای هنری را مجذوب خود کند.»
لینک منبع