یک درام پناهنده مذهبی مبهم

یکی از کم نظیر ترین ویژگی ها-که مطمئناً یک مؤلفه داخلی است و نه یک اشکال-از سیستم مهاجرت ایالات متحده ، زیرا مربوط به پناهجویان است ، این است که متقاضی بار اثبات این امر را تحمل می کند که به اندازه کافی متحمل شده اند یا اینکه آنها در معرض خطر مرگ هستند. کشور وطن آنها به منظور اجازه اقامت به آنها اعطا می شود. هرچه تجربیات زنده مانده وحشتناک تر باشد ، شانس نتیجه مثبت نیز بهتر می شود. اما چگونه فرد دقیقاً پریشانی کسی را تعیین می کند یا احتمال اینکه ایمنی آنها تهدید شود؟ این مقررات بیشتر وجود دارد تا مردم را از جهان در حال توسعه دور نگه دارد تا اینکه از آنها محافظت کند.

درام مسیحی “بین مرزها” از یک محاکمه پناهندگی بحث برانگیز به عنوان وسیله ای برای قاب بندی برای مقابله با پرونده واقعی خانواده پتروسیان ، یک زوج ارمنی قومی و دو دختر آنها استفاده می کند ، که آزربایجان تنها خانه ای بود که آنها تا به حال می شناختند. اگرچه تنش بین ارمنی ها و آذربایجان ها دیرینه است ، به ویژه در منطقه Nagorno-Kararakh ، اما در بیشتر قرن بیستم ، روسیه نمایشی از نظم را حفظ کرد. اما از آنجا که اتحاد جماهیر شوروی شروع به فروپاشی کرد ، خونریزی فوران کرد و در نتیجه بیشتر ۳۰،۰۰۰ کشته و ۲۰۰،۰۰۰ ارمنی آواره ای که بین سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۹۴ از آذربایجان گریختند.

به موقع موضوع در شرایط سیاسی فعلی باقی مانده است – به ویژه که بیشتر آمریکایی ها سرنخ کمی در مورد چگونگی رفتار نهادهای دولتی خود با پناهندگان و مهاجران – آخرین روایت الهام بخش مدیر مارک فریبرگر (“جیمی” در سال ۲۰۱۳) ، که فیلمنامه را با اسحاق نوریس و آدام Sjoberg نوشت ، هدف از این است که در بهترین حالت تأثیر بدبینی کند. تا آنجا که طراحی تولید و فیلمبرداری به راحتی ساخته می شود (مجموعه ها و بیرونی ها به اندازه کافی به عنوان اروپای شرقی قابل باور هستند ، در حالی که دوربین فیلمبرداری و نورپردازی به صورت غیرقانونی استاندارد به نظر می رسد) ، “بین مرزها” با نوشتن didactic اجرا می شود که باعث می شود مشکلات پتروسیایی ها به یک دوره مشتق شده تبدیل شود درام

دانشمند موشک ایوان پتروسیان (پاتریک سابونگوی) و همسر مدیر مدرسه وی ویولتا (الیزابت تابیش) پس از کشته شدن همسایگان خود ، از آذربایجان فرار می کنند. آنها سرانجام آن را به روسیه می برند ، جایی که تبعیض از طرف مقامات و کارفرمایان به واقعیت جدید آنها تبدیل می شود. این تنها از طریق گروهی از مجاهدین محلی با پیوند با کلیسایی در ویرجینیا غربی است که پتروسیان حس جامعه را پیدا می کنند. هنوز هم ، خارج از خشونت جماعت کمین است. در حالی که ایوان و ویولتا آسیب های خود را در حال حاضر به یاد می آورند ، مشاور ویتلو (الیزابت میچل) به شدت ایمان تازه پیدا شده ، روابط آنها با کمونیسم و ​​دلایل آنها را برای ساختن آمریکا به خانه دائمی خود زیر سوال می برد.

انتخاب ساخت فیلم به طور کامل به زبان انگلیسی ، که احتمالاً با تمایل به جذابیت گسترده تر ، به کیفیت هنری آسیب می رساند. این نه تنها به دلیل عدم صحت آشکار داشتن صحنه هایی در آذربایجان یا روسیه با شخصیت هایی که به زبان انگلیسی مسلط صحبت می کنند ، بلکه به این دلیل است که این امر به استیل بودن اجراها کمک می کند. Tabish و Sabongui می گویند گفتگوی در حال حاضر پراکنده خود در انگلیسی به زور برجسته ، و یک بیش از حد از بازیگری خودآگاه و متناقض خود را ایجاد می کند. بازیگران کودک که دختران خود را بازی می کنند (صوفیا پیستیرانو و ناتالیا بدیا) به همان اندازه در زایمان خود بسیار غیر طبیعی هستند.

برخی از جزئیات نیاز به توضیح در سکانس های دادگاه به دلیل این مؤلفه زبان ، مانند این واقعیت که خانواده نتوانستند کار در ارمنستان پیدا کنند ، زیرا ، در حالی که آنها از نظر قومی ارمنی هستند ، از آنجا که در آذربایجان متولد و بزرگ شده اند ، به این زبان صحبت نمی کنند. بشر چنین مواردی از زمینه بیش از حد توضیحی و گفتگوی ناعادلانه و ناعادلانه به گفتار کلامی و روی بینی تبدیل می شود که ایوان هنگام مقابله با گروهی از هولیگان ، یا به قاضی در پرونده (با بازی مایکل پاول چان) تلاوت می کند. متنی که قبل از اعلام حکم وی بر روی مجسمه آزادی نوشته شده است.

یک فیلم هنری متوسط ​​با اهداف عموماً خوب (چیزی در مورد چگونگی کمک گروههای مذهبی به امید تبدیل ذینفعان) وجود دارد ، “بین مرزها” در درجه اول به عنوان یک وسیله نقلیه تخریب پیام وجود دارد. فریبرگر به نظر می رسد که به دنبال تعالی سینمایی است ، این داستان را به صورت کاملاً ساکارین به پایان می رساند و از درگیر شدن با ظرافت های سیاسی چالش برانگیز موضوع جلوگیری می کند.

آیا بینندگان مسیحی با داستان این مسیحیان که به دنبال پناهندگی به این کشور هستند ، مایل به همدلی مشابه پناهندگان یا مهاجران هستند که از یک ایمان خود برخوردار نیستند ، که بسیار تحصیل کرده نیستند یا از کمونیسم اداره نمی شوند؟ غالباً به نظر می رسد که مؤمنان صمیمانه این توانایی را دارند که دلسوزی خود را محفظه کنند و از خودآگاهی نداشته باشند تا ببینند که اقدامات و ایدئولوژی های آنها بر خلاف ارزش های دینی خود پیش می رود. “بین مرزها” روایت ایده آل در مورد خانواده ای را که می توانند از آنها عقب نشینی کنند ، به این جمعیت ارائه می دهد ، اما آیا آنها خودشان می شوند یا در مورد اینکه چرا پتروسیان شایسته مهربانی هستند که به راحتی دیگران را انکار می کنند ، صادق هستند؟ بعید است

“بین مرزها” در تاریخ ۲۶ ژانویه با انتشار یک روزه ویژه یک روزه ، با نمایش های تئاتری بسیار محدود در روزهای بعد از آن بلافاصله دریافت می شود.


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

Sly Stone Doc Sly Stone questlove خیره کننده ، قطعی است

پست بعدی

چگونه یک نوجوان کنسرت کیت جارت را اجرا کرد که تاریخ جاز را ساخت

Related Posts
Total
0
Share