درام قدرتمند یک سابق در دنیایی از تله های مشاعره

ده سال پیش ، در سال ۲۰۱۳ جشنواره فیلم ساندنس، من در تئاتر Eccles نشسته ام و “Fruitvale” (بعداً با عنوان “ایستگاه Fruitvale”) ، درام واقعی زندگی رایان کوگلر درباره اسکار گرانت ، مرد جوانی که توسط پلیس خلیج منطقه به ضرب گلوله کشته شده بود ، تماشا کردم. با پایان یافتن فیلم ، همه افراد در مخاطبان می دانستند که ما چیزی فوق العاده فوق العاده را دیده ایم و این کوگلر یک فیلمساز متولد شده است. هنگامی که او از روی صحنه بلند شد ، او دلهره آور بود – از این پاسخ سپاسگزار بود ، اما شما همچنین می توانید ببینید ، همانطور که سخنان او ریخت ، که او با داستانهایی که می خواست بگوید در حال ترکیدن بود. این ، برای یک بیننده (یا منتقد) ، رویای Sundance است: برای رفتن به فیلمی که هیچ چیزی نمی دانید ، و دو ساعت بعد که شاهد یک فیلمساز هستید – شاید عالی – متولد شوید.

من امروز وقتی که نشسته بودم ، بار دیگر ، در کلیساها ، یک مجموعه مشابه از احساسات را احساس کردم و تماشا کردم “ریکی، “درام رشاد فریت درباره جوانی از شرق هارتفورد ، کانکت ، به نام ریکاردو اسمیت (استفان جیمز) ، که به تازگی از زندان خارج شده است و در تلاش است تا در دنیایی که به نظر می رسد فریبنده است ، پیدا کند.

راه آسان برای ساختن یک درام عدالت اجتماعی در مورد مردی که زندانی شده است و در تلاش است مستقیم برود این است که نشان دهد این سیستم علیه او جمع شده است. راه سخت-روشی کاملاً صادقانه و هنری-نشان دادن چگونگی طراحی این سیستم به عنوان یک صعود سربالایی ، در بعضی مواقع ناعادلانه است ، بلکه به نمایش گذاشتن لایه های خودخواعی است که می تواند در اقدامات شخصی رمزگذاری شود. وقتی این کار را می کنید ، فقط درام قربانی نمی کنید. شما در حال ساخت یک درام اخلاقی هستید ، و این همان چیزی است که رشاد فرت در “ریکی” به ارمغان می آورد.

Frett ، بگذارید این را به سادگی بگویم ، همه چیز را به دست آورده است: هدیه ای برای سرعت و تنش و خلق و خوی ، برای خشونت که می تواند از هیچ جا یا بعد از جوش آهسته فوران کند. یک حس ششم برای قرار دادن دوربین ، به طوری که فیلم همیشه با یک صمیمیت بافندگی ، بوبند ، فضول در چشم شما ترسیم می شود. هدیه برای نمایش صحنه در سه بعد ، به طوری که هر شخصیت با انگیزه پیچیده خود خود را ترک می کند. و توانایی درگیری امید و ناامیدی و عصبانیت و نجابت به شکلی که در حالی که در برابر زندگی معاصر صادق است ، با آنچه که فیلمسازان هالیوود قدیمی انجام می دادند ، صدا می کنند. “ریکی” فیلمی است که به اعماق فرو می رود و همچنین روح را صادقانه بلند می کند.

وقتی برای اولین بار ریکاردو را می بینیم که به ریکی معروف است ، او فقط چند هفته از زندان خارج شده است. یک فیلمساز کمتر تخیل ممکن است نیم ساعت طول بکشد تا اصول اولیه خود را پر کند. اما Frett ، مانند فیلمسازان دهه ۷۰ ، چنان متعهد به ایجاد یک بافت مادام العمر است که جلوی توضیح چیزها را نمی گیرد. او مانند نقاشی که ما تماشا می کنیم در پشت پرده ریکی قرار می گیرد.

خود ریکی کسی نیست که قصد دارد توضیح دهد که چه چیزی در داخل او می گذرد. او ساکت و کمی آرام است ، به سمت داخل چرخید ، حتی وقتی اوضاع خواستار آن شد ، به ذهن خود گفت. در اوایل ، او چندین بار پروتکل را به هم ریخت و دیر برای قرار ملاقات با افسر موقت خود ظاهر شد و جلسه را پشت سر گذاشت-نوعی از همبستگی ۱۲ مرحله ای برای Cons سابق-که وی باید در آن شرکت کند. او به ما اطلاع می دهد که نمی خواهد به زندان برگردد. پس چرا او این کار را برای خودش دشوارتر می کند؟

مدتی طول می کشد تا آنچه را که برای او اتفاق افتاده است را جمع کنیم: چگونه او با دوست خود ، ترنس (شان نلسون) ، هنگامی که تنها ۱۵ سال داشت ، یک فروشگاه را سرقت کرد و به دستور ترنس صندوقدار را شلیک کرد ، و سپس سقوط را گرفت ، رفتن به زندان برای تلاش برای قتل. او پسری ۱۵ ساله بود که با جنایتکاران خشن به مفصل انداخت. (فیلم هیچ نکته ای در مورد نژادپرستی آن بیان نمی کند ؛ لازم نیست.)

ما به سختی می توانیم تصور کنیم که ریکی از چه چیزی عبور کرده است ، و “ریکی” از ما نمی خواهد. اما این به ما نشان می دهد که ریکی به چه چیزی تبدیل شده است: یک روح مبهم ، کسی که صرفاً مهارت مذاکره در مورد زندگی در خارج را ندارد. او بزرگ شده است تا با نگهبان خود ، همه را با ظن بررسی کند و با فرض بدترین آنها را بررسی کند. اینگونه زنده ماند. او باید یک روش کاملاً جدید را بیاموزد ، و فیلم این کار را آسان تر از آن نمی کند.

او یک مهارت دارد ، در زندان آموخته است که سعی می کند از آن استفاده کند: او یک جادوگر در برش موهای مردانه است ، برش های مجسمه ای را که انگار حک شده است ، می چرخاند. اینگونه است که او برای اولین بار با جاز (ایمانی لوئیس) ملاقات می کند ، که یک پسر جوان دارد که موهای خود را برای برش دادن ارائه می دهد. او هیچ چیز را نمی گیرد ، و وانمود نمی کند که او را خیلی دوست دارد ، اما استحکام آرامش برای او جذاب است. به عنوان ریکی ، استفان جیمز چهره ای کودکانه دارد (او شبیه مت دیمون جوان است) ، و او هر لحظه به زیبایی بازی می کند ، که بین نوعی دنیوی خیابانی و یک ساده لوح در دنیای بزرگتر گرفتار می شود. او به ما اجازه می دهد تا افکار او را بخوانیم ، که این راه با سیم بالا برای ایفای نقش است. اما جیمز آنقدر بازیگر قانع کننده است که ما را به آنچه نمی تواند بگوید ، می گوید.

Frett لیستی از شخصیت ها را ایجاد می کند که جامعه ای ناقص را تشکیل می دهند که احساس می کند از زندگی پاره شده است. این فیلمساز از تبار آمریکایی کارائیب است و در هارتفورد (جایی که یک جامعه کارائیب وجود دارد) بزرگ شده است و داستان خود را از آن تنظیمات بیرون می کشد ، او دنیایی را زنده می کند که ما به آن وصل می شویم: مادر دنیای قدیم پرتحرک ریکی (Simbi Kali) ، که تمام سالها پسرش در عذاب زندگی کرده است. برادرش ، جیمز (مالیق جانسون) ، هوتد که به ریکی کمک می کند در صورت نیاز به تلاش زیاد ، به ریکی کمک خواهد کرد. چریل (آنرن وارد-هاموند) ، سابق ضرب و شتم او در جلسه ۱۲ مرحله ای خود ، که به نظر دلسوز و دعوت کننده می رسد ، ملاقات می کند ، تا اینکه ما یک طرف او را آنقدر ناپایدار ببینیم که همه چیز را به هم می زند. و ، در اجرای کمال دلپذیر و دلپذیر از جمعیت ، شریل لی رالف به عنوان جوآن ، افسر موقت ریکی ، که یک رفیق قدیمی مادرش است (حداقل ، تا زمانی که او به دلیل تمایلات جنسی از کلیسا خارج شد) ، و چه کسی قصد دارد ریکی را مستقیماً تنظیم کند که گویی او نسخه قاضی حلق آویز لوئیس گوست جونیور در “یک افسر و یک آقا” است.

“ریکی” داستانی دارد که به صورت ارگانیک جاری می شود ، بدون اینکه به استبداد “قوس” های ایندی ارائه شود. برای انتقال او به جامعه ، ریکی باید شغل خود را حفظ کند و از مواد مخدر و جنایی و مشکل دوری کند. و فیلم ، به هر حال ، به ما نشان می دهد که چرا این بسیار دشوار است. این یک دلیل نیست – بیشتر شبیه کارما از تروما نسل است. ریکی ، که گواهینامه رانندگی ندارد ، مجبور است در همه جا در هارتفورد قدم بزند ، و در تی شرت قرمز خود مایلز را برای مایلز درآورد. اما او به شدت ماشین می خواهد ، و وقتی آقای تورینو (تیتوس ولور) پیشنهاد فروش خود را می دهد ، او نمی تواند مقاومت کند. خیلی زیاد است که او نمی تواند مقاومت کند.

به عنوان یک فیلم ، “ریکی” هرگز گوشه ها را قطع نمی کند و یا راه آسان را می گیرد. در مورد سهام هر تصمیمی که ریکی می گیرد بسیار خطرناک است. با این حال ، تمایل ما برای دیدن او در دنیایی پیروز می شود که در آن شانس علیه او جمع شده است – با پیشینه مهاجر وی (پدرش تبعید شده است) ، با فرهنگ عامه که جنایت را به عنوان زرق و برق دار به فروش می رساند ، توسط پیچ و تاب های خودش – قابل لمس است. رشاد فرت می داند که هیچ تناقضی بین گفتن داستانی وجود ندارد که ما را تا آخر جذب کند و این کار را با صداقت شاداب انجام دهد. این تعریف یک فیلمساز متولد شده است.


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

M. Night Shyamalan از اتهامات حق چاپ در محاکمه “بنده” پاک شد

پست بعدی

پیت هگست ، میزبان سابق فاکس نیوز ، به عنوان وزیر دفاع تأیید کرد

Related Posts
Total
0
Share