چند بار در یک فیلم، شخصیتها میتوانند قبل از اینکه بخواهید کلمها را روی صفحه پرتاب کنید، بگویند «کلم»؟ با «حباب و جیر جیر»، نویسنده و کارگردان ایوان توهی تصمیم دارد به این سؤال پاسخ دهد – و چیز دیگری که برای مخاطبان معاصر مرتبط است. همه فیلمها نیازی به ارائه بینشهای عمیق در مورد شرایط انسانی ندارند، اما آنهایی که اینطور نیستند، حداقل باید سرگرمکننده باشند، و نوع خاص پوچگرایی توهی نه تنها ساختگی، بلکه عمیقاً خندهدار است.
داستان «حباب و جیغ» که در یک کشور کوچک و بی نام اسلاو اتفاق می افتد (که به نظر می رسد اکثر آنها در استونی تیراندازی شده اند)، با یک فرض احمقانه شروع می شود، با بازجویی (توسط یک استیون یون که به طرز عجیبی بدشکل شده) از یک زوج آمریکایی تازه ازدواج کرده متهم به قاچاق کلم به کشوری که سبزیجات در آن صراحتاً ممنوع است. زن و شوهر دکلن هستند (ستاره «دیروز». هیمش پاتل) و دلورس (سارا گلدبرگ از شهرت “بری”)، زوجی که هیچ نشانه ای از دوست داشتن و یا حتی شناخت واقعی یکدیگر از خود نشان نمی دهند.
تقریباً تمام سطرهای فیلم با همان یکنواختی ارائه میشوند، اگرچه برخی از آنها – یعنی آنهایی که مت بری (در نقش Shazbor، رئیس ترسناک اجرای گمرک محلی) صحبت میکند، لهجه ژرمنی ورنر هرتزوگ دارند. شازبور میگوید: «مثل خرگوشهای گرسنه، کلمهای آنها را از بین میبریم.
همانطور که کارگردان در اولین نمایش جشنواره فیلم توضیح داد، توهی در ۱۹ سالگی شروع به نوشتن “حباب و جیر جیر” به شکلی کرد (با مونولوگ “ناامید کننده ترین دسر جهان” شروع شد) و او تا به حال روی آن کار می کند. از آنجایی که این پروژه او را به آزمایشگاه فیلمنامه نویسان مؤسسه ساندنس برد و بعداً برای او در رقابتی که جشنواره فیلم ساندنس – مکانی که در آن کمدیهایی مانند «جونو»، «ناپلئون دینامیت» و «خانم کوچک آفتاب» نمایش داده شد. این یکی بیشتر شبیه علوفه جریانی با کالیبر ترایبکا است.
بازگشت به “طرح داستان”: دکلان و دلورس در یک اتاق بازداشت با حداقل امنیت نشسته اند و درباره مقصد ماه عسل خود صحبت های کوچکی می کنند. دکلان به همسرش که شلوارش پر از تپه هایی به اندازه کلم های کامل است، می گوید: «در طول جنگ، تنها چیزی که مردم این کشور باید می خوردند کلم بود. قبل از اینکه این معما حل شود می گذرد). اکنون این کشور از سبزیجات چلیپایی متنفر است و آنها را به طور کامل ممنوع کرده است. در آنجا در اتاق، بازجو آنها را تهدید به مجازات میکند، سپس بیرون میآید و به دکلان و دلورس فرصت میدهد تا به جنگل همسایه فرار کنند – که آنها هم انجام میدهند.
برخی از زوجها در ماه عسل خود به بورا بورا میروند و برخی به مقاصد سختتر سفر میکنند، جایی که آرامش بعید به نظر میرسد و جنایات احمقانه مجازات اعدام را در پی دارند. میپرسید چرا کسی این خطر را میپذیرد؟ در طول یک ساعت و نیم طولانی، توهی فاش میکند که دکلن مردی بسیار محتاط است (او ساعتی را میپوشد که چند روز را میشمرد که انتظار میرود چند روز زندگی کند، و با بازی کردن آن، این تعداد را به حداکثر میرساند). اما دلورس مشتاق ماجراجویی است، بنابراین شاید او فقط به دنبال چاشنی چیزها بود. یک چیز مسلم است: “حباب و جیر جیر” حتی اگر کلم را در شلوارش پر نمی کرد، خنده دارتر بود.
احتمالاً تا به حال متوجه شده اید که فیلم Twohy درباره کلم نیست. بله، آنها در هر صحنه حضور دارند و عملاً در هر مکالمه به آنها اشاره می شود، اما اولین کار او قصد دارد چیزی در مورد نحوه کار زوج ها بگوید. تصور اینکه چگونه دکلن و دلورس در وهله اول چگونه به هم پیوستند، دشوار است، و خط ناپایدار شخصیتها سرنخهای کمی در مورد شیمی آنها ارائه میدهد. وقتی یک قاچاقچی کلم به نام نورمن (دیو فرانکو) استتار شده در لباس خرس قهوهای ظاهر میشود، سرنخی از پویایی آنها – کمبود آنها و روشی که شخص هیجانانگیزتر ازدواج جوان آنها را تهدید میکند – دریافت میکنیم.
دلورس فوراً به سمت این غریبهی مطالعهدار جذب میشود که ادعا میکند جانور را با دستان خالی خود کشته است. (در همین حال، دکلن سعی کرد با حرص از آنها دفاع کند.) بین مرد بیابان دوستدار خطر و فراری از شازبور و سربازانش، آیا این زوج می توانند از این آزمون برای اتحاد خود جان سالم به در ببرند؟ و آن همه کلم چه خواهد شد؟
«حباب و جیر جیر» بهطور ناامیدکنندهای که میتواند یک نکته باشد، حداقل از اکثریت قریب به اتفاق کمدیهای مستقل جدا است. با گذشت زمان، توهی مطمئناً صدای خود را پیدا می کند، اما در حال حاضر، او به وضوح شیفته صدای وس اندرسون است. این قابل درک است، زیرا اندرسون با شخصیتپردازیهای عجیب و غریب و جهانهای فوقالعادهاش الهامبخش یک نسل کامل شده است (درسی که برای کسانی که کارگردان «راشمور» را میپرستند، پیدا کردن امضایی است که به همان اندازه متمایز است، اما نه برای تقلید).
از یونیفرم تمشکرنگ شازبور گرفته تا کلیسایی که تماماً از یونجه بستهبندی شده، از قاببندی عمود بر هم سخت گرفته تا موسیقی عجیب و غریب با گروه کر، توهی در حالت ادای احترام گیر کرده است. بدون شک، او در نهایت دستور غذا را پیدا خواهد کرد. او باید با کلم کمتر شروع کند.
لینک منبع