کاوش گرم دوستی جوانی

از میان تمام عباراتی که می تواند شروع یک فیلم انیمیشنی سبک دل باشد، دعای آرامشی که توسط الکلی های گمنام رایج شده است مطمئناً یکی از کم احتمال ترین عبارات است. اما “رنگ های درون“، که با این التماس از خدا آغاز می شود که “آرامشی برای پذیرش چیزهایی که نمی توانم تغییر دهم” را عطا کند، یک فیلم انیمیشن معمولی نیست. کارگردانی آن است نائوکو یامادا، که کارش در مجموعه های انیمیشن (“K-On!”) و فیلم های (“A Silent Voice”، “Liz and the Blue Bird”) او را به عنوان یکی از متمایزترین صداهای فعلی رسانه معرفی کرده است. این فیلم که به‌خوبی در تمرکز آثار او بر روی امیدها و خواسته‌های جوانی قرار دارد، سه نوجوان را دنبال می‌کند که یک گروه راک ویژه را تشکیل می‌دهند، و با لمسی آرام و دلسوزانه به زندگی شخصی خود می‌پردازند.

دعای مورد بحث توسط توتسوکو (سایو سوزوکاوا)، دانش آموز یک دبیرستان دخترانه کاتولیک در ژاپن انجام شده است. از اوایل کودکی، او دارای یک شکل منحصر به فرد از synesthesia بوده است که در آن اغلب مردم را به عنوان ساطع کننده یک رنگ خاص درک می کند که به صورت بصری توسط یامادا به سبکی شبیه نقاشی آبرنگ منتقل می شود. یک روز، او متوجه رنگ آبی پر جنب و جوش همکلاسی خود کیمی (آکاری تاکایشی) می شود که ناگهان مدرسه را رها می کند. هنگامی که آنها در کتابفروشی مستعملی که کیمی در آن کار می کند دوباره به هم متصل می شوند، با روئی (تایسی کیدو)، مرد جوانی که به موسیقی علاقه مند است، آشنا می شوند که رنگ سبز روشن او باعث می شود که توتسوکو به طور ناگهانی با همراهان تازه یافته اش گروهی تشکیل دهد.

اگرچه کیمی یک گیتاریست مبتدی است و توتسوکو به سختی می‌داند که چگونه پیانو بزند، این سه نفر به طور منظم در کلیسای متروکه‌ای در جزیره‌ای که روی زندگی می‌کند گرد هم می‌آیند و مجموعه‌ای چشمگیر از تجهیزات موسیقی جمع‌آوری کرده‌اند تا نوازندگی تاثیرگذار ترمین خود را تقویت کنند. این جلسات تمرینی با مشکلات خانوادگی درآمیخته است: کیمی هنوز به مادربزرگش نگفته است که مدرسه را رها کرده است، در حالی که مادر روی از او می‌خواهد که در مطب پزشکی خانواده ادامه دهد.

در فیلمی دیگر، حتی یکی از این کارگردان، این ضربان های روایی مقدار قابل توجهی اکسیژن می گیرند. یامادا که به‌عنوان انیماتور انیمیشن کیوتو کار خود را آغاز کرد، ممکن است بیشتر به خاطر فیلم «صدای خاموش» در سال ۲۰۱۶ شناخته شود که داستان مرد جوانی را روایت می‌کرد که با گذشته‌اش به‌عنوان یک قلدر حساب می‌کرد، همراه با ناراحتی و آشفتگی عاطفی که به آن سرازیر شد. به گروه بازیگران ناسازگار نوجوانی که به طور مشابه عذاب می‌کشند. حتی “لیز و پرنده آبی” در سال ۲۰۱۸، زیباترین فیلم او تا به حال، با شدت آرامی عمل کرد که از عمق احساس موجود در رابطه / شیفتگی مبهم و مرکزی آن خبر داد.

«رنگ‌های درون» اولین فیلم بلند یامادا برای Science SARU است، استودیوی انیمه‌سازی که به‌خاطر فیلم‌های Masaaki Yuasa («Inu-Oh»، «The Night Is Short, Walk On Girl») و مشارکت‌هایش در مجموعه «Scott» شناخته می‌شود. زائر پیاده می شود.» در حالی که تفاوت های خاصی در سبک انیمیشن با روزهای کیوآنی یامادا وجود دارد – لبه های نرم تر، رنگ های کم رنگ تر – شاید مهم ترین تفاوت در رویکرد کلی او به لحن و شخصیت باشد. غوغای کارهای گذشته او با چیزی شهوانی تر جایگزین شده است، تمایلی که با تأکید مداوم بر دیدگاه توتسوکو تجسم یافته است. اگرچه این نادرست است که بگوییم او به عنوان یک شخصیت رشد نمی کند، تغییرات شخصیتی و درک خود بسیار کمتر از دوستانش بیرونی است. بخشی از عمل متعادل کننده “رنگ های درون” در پایبندی آن به دیدگاه توتسوکو نهفته است، حتی زمانی که نگرانی های دیگران در کانون توجه قرار می گیرد.

این شاید به وضوح در برخورد شگفت‌انگیز فیلم با دین، به‌ویژه در یک محیط مکتبی، آشکار شود. کلیشه های مدرسه کاتولیک تا حد زیادی وجود ندارد، و توتسوکو اغلب توسط خواهر هیوشیکو (یویی آراگاکی)، معلمی دلسوز که حضورش جو مولد و نه کلیشه ای سرکوبگر مدرسه را برجسته می کند، مشاوره می گیرد. جست و جوی پیرامونی خود او برای آرامش منعکس کننده تلاش توتسوکو و در نتیجه کیمی و روی است. اگرچه هدف «رنگ‌های درون» عمق روان‌شناختی کار گذشته یامادا نیست – به ویژه، ماهیت شیفتگی/جذب توتسوکو به کیمی به‌ویژه با پیش‌روی فیلم کاهش می‌یابد – همسویی آن با جریان‌های احساسی شخصیت‌هایش تثبیت می‌شود. توسط برخی از شکوفایی های یامادا: کلوزآپ های مکرر که توجه را به بیانی بدن شخصیت ها جلب می کند. «دوربین» جهشی که به داخل و خارج از فوکوس حرکت می‌کند، گویی تصویر در حال تپش است، در وسط مکالمه بریده می‌شود تا یک صحنه را با یک یادداشت غیرمنتظره پایان دهد.

همه این لمس‌های کوچک در یک کنسرت ۱۰ دقیقه‌ای خارق‌العاده و بدون وقفه با هم ترکیب می‌شوند، جایی که «رنگ‌های درون» به وضوح نشان می‌دهد که مهارت موسیقی هرگز هدف اصلی نبود، به‌ویژه برای توتسوکو. در حالی که سه آهنگ اجرا شده به شیوه های خاص خود جذاب و متحرک هستند، و آواز اصلی کیمی به ویژه صمیمانه است، قابل توجه تر تجسم ناب رابطه هر شخصیت با موسیقی و یکدیگر است، ترکیبی از ارواح که هنوز خلق و خوی فردی خود را حفظ کرده اند. . فیلم با تصدیق غیرمنتظره و در عین حال کاملی از تمام احساسات موجود در تعامل آنها به پایان می رسد و به عنوان دری باز با آینده ای روشن در معرض دید ثبت می شود.


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

روزهای قمر در عقرب بهمن ماه ۱۴۰۳+ کارهای ممنوعه و رفع نحوست

پست بعدی

آیا کرونوتیپ خواب خود را می دانید؟

Related Posts
Total
0
Share