پارک سیتی پوشیده از برف، دنیایی دور از تونس را احساس میکند عامل گیلاتی اولین فیلم بلند خود با عنوان «Where the Wind Comes From» را با بازی در نقش ساندنس به عنوان بخشی از بخش مسابقه جهانی سینمای دراماتیک فیلمبرداری کرد. این سفر واقعی تا حدودی بازتاب شخصیتهای اصلی فیلم، آلیسا (ایا بلاقا) و مهدی (اسلیم باکار) است که یک سفر جادهای پر حادثه را آغاز میکنند تا به مسابقه هنرمندانی برسند که قول میدهد کلید ترک خانهشان باشد. کشوری برای زندگی در اروپا
صحبت به طور انحصاری با تنوعاین عکاس که تبدیل به فیلم شده است می گوید که ساندنس همیشه جشنواره “رویایی” او بوده است. زمانی که ساندنس لورلز را روی پوستر فیلم میبینم، میدانم که فیلم را دوست خواهم داشت، بنابراین وقتی وارد شدم باورم نمیشود.» این اولین نمایش برای Guellaty یک لایه هیجان اضافی دارد: این اولین باری است که بازیگران اصلی او برف را می بینند. او به شوخی می گوید: «آنها تقریباً به همان اندازه از این موضوع هیجان زده هستند.
داستان درباره دختر و پسری است که به عنوان بهترین دوستان بزرگ می شوند، بدون اینکه هرگز تسلیم انتظارات دوستان و خانواده خود از یک عاشقانه شوند. این اولین بار سال ها پیش به Guellaty آمد، قبل از اینکه او حتی روی فیلم های کوتاه خود، “Black Mamba” و “Chitana” کار کند. «من واقعاً می خواستم داستانی در مورد دوستی یک پسر و یک دختر تعریف کنم. من احساس کردم که این یک رابطه معمولی در زندگی من است.
کارگردان ادامه می دهد: «از سال های نوجوانی تا اوایل ۲۰ سالگی، همیشه در محاصره پسران بودم. من با آنها ارتباط عاطفی برقرار کردم و مردم فقط از من پرسیدند: چرا قرار نمی گذاری؟ حتی پدر و مادرم از من پرسیدند که آیا دوستانم دوست پسر من هستند و من هرگز احساس نکردم که این موضوع عجیب و غریب است. آن دوستان برای من حضور داشتند و شاید چون مردها زیاد با هم صحبت نمیکنند، راحتتر میتوانستم با یک دوست دختر صمیمی صحبت کنم.»
گولاتی با «از کجا باد می آید» تصمیم گرفت رابطه ای را به نمایش بگذارد که قبلاً «به اندازه کافی در سینما ندیده بود»، جایی که شما «این رابطه شدید و صمیمی را دارید که هرگز جنسی نمی شود». یکی دیگر از عناصر کلیدی این فیلمساز، احترام به جوانان تونسی بود که به نظر او یکی از “جالب ترین در جهان” است.
“من عاشق این بخش از زندگی هستم. در ۲۰ سالگی، احساس می کنید می توانید دنیا را تغییر دهید، در حالی که در ۳۰ سالگی، بیشتر و بیشتر احساس می کنید که هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. جوانان تونسی بسیار جالب هستند – ریشه در فرهنگهای عرب و مسلمان دارند، اما ذهنی باز دارند، بنابراین این مخالفت پیچیده وجود دارد. آنها عاشق هنر هستند، آنها کسانی هستند که ۱۰ سال پیش انقلاب کردند.
با این حال، چیزی که کارگردان را غمگین کرد این است که هر بار که با فردی در ۲۰ سالگی صحبت میکرد، با هر پیشینهای، همه آنها میگفتند “رویای آنها ترک کشورشان تونس است”. آنها احساس می کنند هیچ امیدی وجود ندارد و نمی توانند هیچ نوع آینده ای را در اینجا بسازند. تماشای جوانی پر از زندگی و در عین حال این همه ناامیدی وحشتناک است.»
با این حال، او نمیخواست اولین فیلمش یک «درام تاریک» باشد، زیرا هر وقت به اطرافش نگاه میکرد افرادی را میدید که «روشن و خندهدار» بودند. گوئلاتی برای به تصویر کشیدن بهتر این موضوع، تصمیم گرفت که فیلمش را یک کمدی بسازد و با عناصر ژانر – از جمله میانآهنگهای پراکنده سورئالیستی در طول فیلم – بازی کند.
او درباره الهام گرفتن از این سکانسها میگوید: «این واقعاً شخصی است، زیرا من از تخیلم برای فرار از اضطراب و استرس استفاده میکنم. من یک نوع تخیل متفاوت دارم، کمتر شاعرانه، اما میخواستم این عنصر در فیلمم وجود داشته باشد، زیرا همیشه احساس میکردم تخیل چیزی است که همه، به یک درجه یا آنها دارند. همچنین پیوند دیگری بین این دو شخصیت است، تخیل آنها، لایه دیگری به دوستی آنها اضافه می کند.
گوئلاتی میگوید این بازیگوشی با فرم و روایت، انتظارات مخاطبان غربی را از ظاهر یک فیلم تونسی نادیده میگیرد. «مردم می خواهند در فیلم های ما رقص شکم و مساجد ببینند. من با یکی از شورت هایم در رم بودم و یکی از تماشاگران به من گفت که فیلم من تونسی به نظر نمی رسد. اصلاً به چه معناست؟ فیلم تونسی چیست؟ فیلم ایتالیایی یا فرانسوی چیست؟ این هیچ معنایی ندارد. برخی از مردم شرق شناسی و دیدن زنان در حال مبارزه و سرکوب را دوست دارند. این کلیشه ای است که دنیا دوست دارد. من می خواستم برعکس عمل کنم. من یک زن بسیار قوی و یک مرد حساس تر دارم.
در مورد لحظه کنونی سینمای تونس، به ویژه پس از نامزدی تاریخ ساز کائوتر بن هانیه در اسکار در سال گذشته برای «چهار دختر» – که اولین زن عرب تاریخ است که دو بار نامزد جایزه اسکار شده است – گوئلاتی می گوید که احساس «غرور بی اندازه» می کند.
او می افزاید: «موج جدیدی از کارگردانان وجود دارد و من همه آنها را تحسین می کنم. «به نظر می رسد هر سال یک فیلم در برلین یا کن داریم. وقتی وارد ساندنس شدم، احساس کردم به آنها ملحق شده ام و بسیار افتخار می کنم. ما داستانهایمان را از دیدگاه خود میگوییم و از انتظارات شرقشناسان دور میشویم. ما دیگر فقط فیلم های عربی نمی سازیم. من به این نسل جدید و بخشی از آن افتخار می کنم.»
لینک منبع