دیوید اوزیت، مستندساز، مانند بسیاری از آمریکاییها در اوایل سالها، فیلم را تماشا کرد.برای گرفتن شکارچی“، یک برنامه تلویزیونی واقعی با دوربین مخفی که روزنامه نگار را دنبال می کرد کریس هانسن کار با هماهنگی مجریان قانون در حین انجام عملیات گزش که مردان بالغی را که امیدوار به داشتن رابطه جنسی با خردسالان بودند، افشا کرد.
او اذعان میکند: «آن را جذاب، عجیب و غریب و بهطور عجیبی اعتیادآور یافتم». “از بسیاری جهات، این به نوعی الگوی تلویزیون جنایی واقعی مدرن بود.”
اما او هرگز به سریال NBC چندان فکر نکرد تا اینکه سالها بعد با مقالهای در مورد بیل کنراد، دستیار دادستان تگزاس که در سال ۲۰۰۷ پس از اینکه پلیس با حکم یکی از تحقیقات آنلاین هانسن در مورد پدوفیلهای احتمالی به او ابلاغ شد، دست به خودکشی زد. . هانسن و خدمه اش در صحنه بودند که کنراد به خود شلیک کرد. این قسمت در نهایت پخش شد، اما روزنامه نگاری NBC به دلیل نقض قوانین اخلاقی مورد انتقاد قرار گرفت و خانواده کنراد شکایت کردند. «برای گرفتن شکارچی» سال بعد پخش شد. خواندن داستان اوسیت را به سمت سوراخ خرگوش سوق داد، همانطور که او بیشتر در مورد میراث نمایش تحقیق می کرد، متوجه شد که یک طرفدار آنلاین کوچک، اما شدید “برای گرفتن یک شکارچی” وجود دارد. این فیلمی بود که از طریق درخواست های FOIA، فیلم خام از ساخت نمایش را جمع آوری کرده بود. با دیدن آن، او را در یک فضای سردرگم کننده قرار داد.
او به خاطر میآورد: «تماشای آن یک تجربه احساسی متفاوت بود. من این مواد خام را مشاهده میکردم و برای این مردان احساس ناراحتی میکردم، به گونهای که وقتی نمایش را تماشا میکردم هرگز احساس نمیکردم، اما سپس فهرستی از نظرات آنها را میخواندم و دوباره از آنها منزجر میشدم. اما بعد برمیگردم که یک تماس تلفنی بین آنها و یک فریب میشنوم و دوباره برای آنها احساس بدی میکنم. بنابراین من به داشتن این پینگ پنگ احساسی در خودم ادامه دادم و شروع کردم به تصور اینکه چقدر قانعکننده است که بتوانم آن را به عنوان ستون فقرات یک فیلم برای تجربه تماشای تماشاگران قرار دهم.»
نتیجه تحقیقات اوسیت در مورد تأثیر “گرفتن شکارچی” این است:شکارچیان“، یک مستند جدید که در سال جاری نمایش داده می شود جشنواره فیلم ساندنسو یکی که شامل مصاحبه با هنسن و همچنین بسیاری از افراد حاضر در مدار سریال است – از بازیگران بزرگسالی که نقش فریب های نوجوان را بازی می کردند تا مقامات اجرای قانون که این مردان را دستگیر کردند. فیلم تمام شده پرسشهای جذاب و گاه نگرانکنندهای را در مورد خط ضعیفی که میتواند بین روزنامهنگاری و هوشیاری وجود داشته باشد، و همچنین شیفتگی عجیب ما به تماشای داستانهایی درباره فسق را مطرح میکند.
او میگوید: «آنچه با بسیاری از تلویزیونهای جنایی واقعی اتفاق میافتد این است که به جایی میرسند که شما اساساً چیزی را تأیید میکنید که مردم قبلاً از آن میترسند». «با گفتن اینکه این افراد هستند که اگر چیزهایی وجود داشته باشد که ما را میترسانند و شکسته میشوند، واقعاً میتوانند جامعه را اصلاح کنند، کمک میکند تا ایمان و اعتماد بیشتری به مجریان قانون داشته باشیم. این تنها راه حلی است که واقعاً توسط یک نمایش جنایی واقعی ارائه شده است. هیچ موردی از “گرفتن یک شکارچی” وجود ندارد، جایی که به جای دستگیری پلیس، با ارتشی از درمانگران روبرو می شوند که می توانند به آنها کمک کنند تا از زندگی خود عبور کنند و مشکلی را که آنها از آن رنج می بردند برطرف کنند. با از کودکی.»
واضح نیست که اوسیت رفتار شکارچیان جنسی را که کودکان را هدف قرار میدهند به حداقل میرساند – واضح است که این یکی از بدترین جنایاتی است که هر کسی میتواند مرتکب شود. او فقط فکر میکند که «گرفتن یک شکارچی»، که اغلب هانسن را در کادر قرار میداد و از مردانی که بهعنوان پدوفیلی معرفی میکرده میپرسید که چه چیزی آنها را وادار میکند تا بر اساس این انگیزههای وحشتناک عمل کنند، واقعاً علاقهای به پاسخ به این سؤال ندارد. و او مطمئن نیست که خدمات عمومی می تواند سرگرمی نیز باشد.
او میگوید: «همه این نوع حس درونی خوب و بد، درست و غلط و خوب و بد را دارند، اما اساساً همه ما به طور همزمان همدلی و ظلم را حمل میکنیم.» همه ما به درجات مختلف آن را در خود داریم. این اساس تمدن ما است. و من متوجه شدم که نمایش واقعاً توانست آن را به فرمولی برای جذب مخاطب تبدیل کند. و این چیزی است که بسیاری از تلویزیون های واقعیت، تلویزیون های جنایی واقعی و حتی فیلم های مستند قادر به انجام آن هستند. نسخه ای از این فیلم وجود دارد که می تواند بگوید این درست است و این اشتباه است. آن وقت مخاطب احساس خوبی دارد و شما هم احساس خوبی دارید. من خیلی بیشتر علاقه مند بودم که مجموعه پیچیده تری از احساسات را بررسی کنم و چیزها اینقدر دوتایی نباشند.»
اوسیت اذعان می کند که «گرفتن شکارچی» به برخی از اهداف اعلام شده خود دست یافت.
او میگوید: «بدیهی است که آنها مردانی را که قانون را نقض میکردند، با تماس با افرادی که فکر میکردند خردسال هستند، دستگیر کردند. و آن مردان دستگیر شدند و به زندان افتادند و در لیست مجرمان جنسی قرار گرفتند. این همه واقعیت دارد. اما آنچه به من علاقه مند است، چه معنایی برای جامعه ما به طور کلی دارد؟ آیا مشکلی را متوقف کرد؟ آیا برای کمک به جلوگیری از تبدیل شدن شکارچیان به شکارچیان طراحی شده است؟ آیا برای کمک به قربانیان در احساس امنیت طراحی شده است؟ ما مردم را به زندان انداختیم و در نهایت از زندان خارج شدند. اما آیا ما به یک مشکل بیشتر سیستماتیک نگاه کردیم؟ آیا ما پرسیدیم، چگونه این اتفاق می افتد؟»
«شکارچیان» همچنین به نمایشهای کپیکنندهای نگاه میکند که در آنلاین ظاهر شدهاند، جایی که کریس هنسن شکارچیان بالقوه جنسی را به دام میاندازد و سپس با آنها در ملاء عام روبرو میشود، در حالی که اغلب مخاطبان زیادی را جذب میکند.
اوسیت می گوید: «بیشتر آنها برنامه های تلویزیونی نیستند. آنها ویرایش نشده اند. آنها فقط به نوعی پخش زنده هستند. من ترس واقعی دارم فقط غیرنظامیان با غیرنظامیان دیگر روبرو می شوند. برخی ویدیوها وجود دارد که در آن شما فقط می بینید که یک مرد با آن روبرو می شود و سپس کتک می زند و سپس فیلمسازان را ترک می کنند. و مواردی از کشته شدن افراد در دو طرف دوربین وجود داشته است. خیلی خطرناک است.»
شاید نزدیک به ۲۰ سال پیش «گرفتن یک شکارچی» پخش شده باشد، اما هانسن هنوز در این کار است. در سال ۲۰۲۰، او سرویس استریم جنایات واقعی TruBlu را تأسیس کرد و هنوز هم میزبان برنامه هایی است که او را در حال انجام عملیات های مختلف نیش زدن است. و فرمول واقعی جنایت که او به محبوبیت آن کمک کرد، مجموعه ای بی پایان از فیلم ها، مستندها، نمایش ها و پادکست ها را ایجاد کرده است.
اوزیت میگوید: «این رسانه غالب است، و من فکر میکنم که ما هرگز به خوبی درک نکردهایم که چرا این رسانه بر ما تأثیر دارد. «بسیاری از آن برنامهها جهان را از نظر کتاب مقدس ترسیم میکنند. سیاه وجود دارد و سفید وجود دارد. من بیشتر علاقه مندم که آن را خاکستری ببینم.»
لینک منبع