سنگینی مسئولیت بر دوش کارگردان است تاداشی ناکاموراذهن در طول فرآیند ساختقانون سوم” او در حال ساخت فیلمی درباره پدرش، رابرت آ. ناکامورا، غول سینمای مستقل آمریکاست و در عین حال تلاش میکند تا جای خود را در رسانههای خارج از سایه پدرش بگذارد. او به موضوعات حساسی می پردازد که خانواده اش عمدتاً از صحبت در مورد آنها اجتناب کرده اند، در حالی که سعی می کند یک مستند بدون رنگ و لعاب بسازد که چگونه شرایط میراث یک هنرمند را شکل می دهد. تاداشی ناکامورا با «پرده سوم» کارهای زیادی انجام میدهد، زیرا این یک مستند تاریخی و آموزشی است و در عین حال یک داستان بسیار شخصی است. او موفق می شود.
ناکامورا، پدر، همراه با خانواده ژاپنی آمریکایی خود در طول جنگ جهانی دوم، دوره شرم آور و نگران کننده در تاریخ قرن بیستم آمریکا که هرگز به طور کامل به رسمیت شناخته نشده است و در سطح ملی با آن برخورد نشده است، بازداشت شد. البته آن دوره از زندگی او تأثیر زیادی در وضعیت روحی او داشت. موضوعی که زیاد درباره آن صحبت نکرده است. با این حال با قرار گرفتن در مقابل دوربین حساس پسرش، حرفش را باز می کند. او از حاملگی نفرت از خود و تلاش برای جذب شدن با سفیدپوست بودن تا جایی که می تواند در دوران جوانی صحبت می کند. اگرچه او در بیشتر عمر خود در افسردگی عمیق بود، اما در کار خود به عنوان یک عکاس و بعداً به عنوان یک فیلمساز آرامش یافت. تنها در دهه ۱۹۷۰ و در یک جنبش بزرگتر حقوق مدنی، او به یک فعال و مدافع حقوق آمریکایی های آسیایی-آمریکایی تبدیل شد.
این داستان دلسوزانه توسط ناکامورا پسر به تصویر کشیده می شود که او در جوانی به مبارزات خود با هویت اعتراف می کند. تاداشی ناکامورا نیز با بازی فوتبال و تلاش برای تبدیل شدن به مظهر مردانگی تمام آمریکایی سعی در جذب خود داشت. تنها بعدها او میراث خانوادگی خود را به عنوان یک فیلمساز پذیرفت. این پیوندهای روایی شخصی، «پرده سوم» را برای سازندگانش و همچنین برای مخاطبان، که میتوانند این حالات عاطفی و پویاییهای خانوادگی را بهخوبی تشخیص دهند، تحسینبرانگیز میکند.
“پرده سوم” علاوه بر اینکه یک رکورد تاریخی از آنچه ایالات متحده با برخی از شهروندان بی گناه خود انجام داد، فیلمی در مورد فیلمسازی است. بحثها در مورد فرآیند ساخت فیلم، اینکه چه چیزی سینمایی است و چه چیزی باید شامل یا حذف شود، زیاد است. ناکامورا مهارت همه چیز را پنهان نمی کند. او در حالی که تشخیص پدرش به بیماری پارکینسون را فاش میکند، این سوال را مطرح میکند که آیا دوربین باید در جلسهای که ممکن است به یکی از آخرین گردهماییهای خانواده تبدیل شود، حضور داشته باشد. اطمینان از حفظ میراث پدرش با ساختن این فیلم ضروری است، اما زمان گرانبها را نیز می دزدد.
کارن ایشیزوکا، همسر یکی از ناکامورا، و مادر با دیگری است. یک فیلمساز ماهر که تمام فیلم های قدیمی ناکامورا را تولید کرده است، او همچنین چسبی است که این فیلم را به هم متصل می کند. او صریح و صریح است، در انتخاب های زندگی خود مطمئن است و در برخورد با تشخیص شوهرش راحت است. او با امتناع از غصه خوردن برای او قبل از اینکه زمانش تمام شود، “پرده سوم” را از سندی غم انگیز از زندگی یک مرد بزرگ نجات می دهد. در عوض، پرترهای پر جنب و جوش و تکان دهنده از خانوادهای است که میدانند علیرغم همه سختیهایی که جان سالم به در بردهاند، خوش شانس هستند که کارهای زیادی انجام دادهاند و خوششانستر هستند.
تاداشی ناکامورا به عنوان یک فیلمساز، تمام عناصر مختلف این داستان را به طور یکپارچه در هم می آمیزد. او در ساخت فیلمی برای مستند کردن کار و زندگی پدرش، موفق می شود پرتره ای واقع گرایانه از آمریکا با تاریخ شرم آور و پیچیدگی های معاصرش بسازد. «پرده سوم» با آموزش مخاطبان به آنچه برای آمریکاییهای ژاپنی در طول جنگ جهانی دوم رخ داد، چشمهای بسیاری را باز خواهد کرد. و با ارائه داستانی از استقامت و اینکه چگونه برخی از مردم کار زندگی خود را بیش از یک دستاورد شخصی میسازند، قلبهای بسیاری را تکان خواهد داد.
در یکی از اولین صحنههای فیلم، رابرت ناکامورا به شوخی به پسرش میگوید که آنها این فیلم را «برای پیشبرد حرفه شما» میسازند. بعداً در فیلم، او برخی از انتخابهایی را که در فیلمهای خودش انجام داده زیر سوال میبرد و آرزو میکند که «تاریخ کمتر، روح بیشتر» را نشان میداد. ناکاموراها با “پرده سوم”، به عنوان یک تیم، هر دو تلاش را انجام می دهند.
لینک منبع