اگر یک اجرای زنده را می توان زمین مقدس در نظر گرفت ، پس سلنا کوینتانیلا در فوریه ۱۹۹۵ ، یک ماه قبل از مرگ به موقع ، در فوریه ۱۹۹۵ در هوستون آسترودوم است ، مطمئناً واجد شرایط است. از آن شب ، قبل از شروع شادی تلخ از بالاد کامبیا ، آیه افتتاحیه سرود او “Como la Flor” مانند یک دعا به نظر می رسد. فیلم از آن کنسرت برجسته به طور اجتناب ناپذیر بخشی از “سلنا y لس دینوس، “یک مستند جدید در مورد خانواده Quintanilla و Selena’s Rise to Stardom – به کارگردانی ایزابل کاستروکه سند قبلی وی “Mija” نیز مربوط به زنان آمریکایی مکزیکی در موسیقی بود.
اما چگونه یک فیلمساز می تواند در مورد شخصی که بسیار مورد احترام و هنوز هم به طور غیرقابل توصیف در فرهنگ حضور داشته باشد ، چیزی ناخوشایند و غیب را بیان کند؟ پاسخ: با دسترسی به بایگانی شخصی خانواده Quintanilla و جعل موضوعات موضوعی قاطع با مطالب – بخش اعظم آن قبلاً هرگز علنی نشده است. کسانی که با سکته های گسترده ای از ظهور سلنا به شهرت و پایان غم انگیز به داستان او آشنا هستند ، قدردانی از مجری را پیدا می کنند ، زیرا او را به عنوان یک کودک سرزنده ، یک نوجوان مسحور کننده و یک زن جوان می بینند که خود را در نخست وزیر حرفه ای خود ادعا می کند. کیفیت غیرقابل توصیف فیلم های ویدئویی ، به ویژه خطوط ردیابی آن ، کل زیبایی شناسی یکپارچهسازی با سیستمعامل فیلم را آگاه می کند.
این مدرک قطعی در مورد سلنا به لطف تعامل خانوادگی صریح که در فیلم های خانگی از اولین اجراهای خود در رستوران خود ، ضبط های محلی ایستگاه تلویزیونی تگزاس و در نهایت تصاویر ضبط شده در جاده هنگام مسافرت در یک اتوبوس تور ساخته شده ، در فیلم های خانگی احساس جامع و روشن می کند. به جای اینکه سلنا را بشرد ، تصاویر بدون استفاده نزدیکترین به پروفایل دست اول را می سازند که می توان در مورد کسی که پتانسیل کامل هنری برای همیشه یک رمز و راز باقی خواهد ماند ، بدست آورند.
با عنوان مناسب ، “سلنا Y لوس داینوس” به طور مداوم بیان می کند که موفقیت نماد Tejano با استعداد کاریزماتیک و با استعدادی همیشه یک همکاری به سرپرستی پدرش آبراهام کوینتانیلا ، جونیور – عضو سابق گروه اصلی لس دینوس بود – با کمک خواهران و برادران او به همبازی ها ، AB و Suzette (هر دو تهیه کننده اجرایی در این فیلم) و مادرشان مارسلا تبدیل شدند. مصاحبه های جدید کاسترو با همه در خانواده فوری و همچنین سایر نوازندگان ، ترانه سرا و تولیدکنندگان که بخشی از دایره داخلی آنها بودند ، انجام داده است ، آنها را ۳۰ سال پس از گذشت با هم صحبت می کنند. صدمه از دست دادن سلنا هنوز هم قابل لمس است ، اما به نظر می رسد همه آنها علاقه مند به درگیر شدن با این پروژه به عنوان یک جشن زندگی هستند نه یک فرستنده عزادار.
کاسترو موضوعی دلهره آور را به عهده گرفته است: ستونی از فرهنگ آمریکایی مکزیکی ، که قبلاً موضوع یک درام نوشته شده (“سلنا” گرگوری ناوا در سال ۱۹۹۷ با بازی جنیفر لوپز) و اخیراً یک سری نتفلیکس ، در بالای برنامه های خبری بی شماری و اخبار بی شماری بوده است. یادبودهای سالگرد پس از مرگ همه نوارها. مهمتر از آن ، یک احتیاط داخلی برای ساخت اسناد و بیوپیک های داستانی در مورد افراد مشهور ، به ویژه آنهایی که در مورد موسیقی دانان وجود دارد ، وجود دارد: برای استفاده از آهنگ ها و دسترسی به مواد بایگانی قابل توجه ، درگیری املاک یک ضرورت است. البته این ممکن است مانع از این شود که فیلمساز از جنبه های کمتر تمسخرآمیز وجود شخصی برخورد کند.
با این حال ، کاسترو با همکاری ویراستار ماهر کارولینا سیرقیان ، موفق به بافتن در بخش هایی می شود که به طور نامحدود برخی از سایه های نه چندان مهم حضور ابراهیم کوینتانیلا در زندگی فرزندانش را مورد بررسی قرار می دهد. این لحظات لعنتی یا دارای تیتر ارزنده نیستند ، اما تصدیق می کنند که در بعضی مواقع تاجر می تواند احساسات بچه های خود را نادیده بگیرد یا به سختی فشار بیاورد تا بتواند از طریق آنها موفق شود. یکی از پاسخ های وی در مصاحبه امروزی با کاسترو ، پتانسیل سرمایه گذاری های مد سلنا را کاملاً بی پرده است ، در آنچه که به عنوان یک نمونه دستکش نادر از بین می رود.
رئیس در میان دستورالعمل های قابل توجه فیلمساز (شاید در رابطه با خانواده) این است که قاتل سلنا ، یولاندا سالدوار ، یک قاب واحد “سلنا y لس دینوس” را اشغال نمی کند. نام او یک بار از طریق خبری که از زمان پخش شده است ذکر شده است و ابراهیم کوینتانیلا در فیلم هایی از یک کنفرانس مطبوعاتی ، از او به عنوان یک کارمند ناراضی یاد می کند. عدم حضور وی در مورد این املاک و مستغلات ، بیولوژیکی رسمی ، یک غلت شاعرانه است. سال گذشته ، یک مستندات شبکه ای صلح آمیز تر با عنوان “سلنا و یولاندا: اسرار بین آنها” به زمان پخش جنایتکار محکوم شد تا “حقیقت” خود را بیان کند.
فیلم کاسترو از طریق مصاحبه های خیابانی از دهه ۹۰ ، این نکته را به این نکته اشاره می کند که چگونه جوانان آمریکایی تبار مکزیکی در سلنا الگویی را پیدا می کردند که به آنها الهام می داد تا با میراث خود ارتباط برقرار کنند. یک شلیک چشمک زن و شما از دو دختر کوچک در حال تماشای دستور او است که صحنه ای را نشان می دهد که نمونه ای از دسترسی او در جامعه را نشان می دهد. این فرض نیست که Castro خود از جمله طرفداران جوانی باشد که آهنگ ها ، لباس ها و شخصیت های پر شور و سر و صدا او را به یک بت شکل شخصیت تبدیل کرده است. چنین تصدیق تأثیر یک هنرمند اغلب فقط پس از گذراندن آزمایش زمان انجام می شود ، اما دیدن تأثیر او در حالی که به عنوان یک نیروی متحد کننده و تغییر دهنده در مرزها زنده بود ، تحریک می شود و سرخوشی مشابهی را از اتباع مکزیکی و آمریکایی های مکزیکی به دست می آورد. بشر
با این حال ، از نظر جمعیتی دوم ، اهمیت او عمیق تر می شود ، زیرا او به زبان اسپانیایی یا گوش دادن به ژانرهای موسیقی محبوب در مکزیک بزرگ نشد. با این وجود ، از طریق کار او راهی پیدا کرد. این است
جذاب برای دیدن تکامل تسلط او به زبان اسپانیایی در مصاحبه هایی که کاسترو به عنوان شهادت به کوشش وی است. با این حال او همچنین آرزو داشت که یک آلبوم انگلیسی به زبان انگلیسی ضبط کند تا هویت آمریکایی خود را پس بگیرد و به مخاطبان گسترده تری برسد. فکر Cuevas به صراحت موفقیت سلنا را به عنوان یک قطعه اساسی از رونق فعلی موسیقی موسیقی اسپانیایی در ژانرهای متنوع ، برون یابی نمی کند ، نمی توان در مورد چگونگی تغییر صنعت و فرهنگ به طور کلی فکر کرد ، با اعمال اسپانیایی زبان در حال حاضر جمعیت زیادی در سراسر جهان و تسلط بر نمودارها در داخل و خارج از کشور.
کاسترو و سیرقیان برای کلاهبرداری از این پرتره دوست داشتنی ، بازیگوش و ناگزیر و ناگزیر ، عالی را پیدا کردند
کلیپ نهایی ، بیانیه تقریبا نبوی در مورد استقامت هنر از طریق کسانی که از آن قدردانی می کنند.
تنها پاسخ مناسب به آن یادآوری عزیمت و جاودانگی او نیز
از گروه کر “como la flor” آمده است: “¡ah-ah ، ay ، cómo me duele!” یا به زبان انگلیسی ، “اوه ، چگونه صدمه می زند.”
لینک منبع