بیل موری سوپر باول آگهی ایمیل یاهو خود را به اشتراک می گذارد – و او پاسخ خواهد داد

بله ، یاهو هنوز آدرس های ایمیل رایگان ارائه می دهد – و ظاهراً بیل موری می توان در “billhimself@yahoo.com” یافت. موری روز یکشنبه در یک امتیاز سریع ۱۵ ثانیه ای برای یاهو ظاهر شد – ظاهراً که ممکن است اولین شرکت در نظر گرفته شود سوپر کاسه تبلیغ در بیش از دو دهه – به جز این که این یک تبلیغ ملی نبود ، بلکه کاری بود که در طول شب در بازارهای محلی اجرا می شد.

در نقطه ، موری به یک آینه نگاه می کند – و یک سگ را می بیند. “آیا تا به حال به آینه نگاه کرده اید و خودتان را ندیده اید؟” او می گوید. “من فکر نمی کنم که به کمک حرفه ای احتیاج دارم ، اما یک آماتور ماهر ، شاید؟ کمک کمی؟ ” وی سپس آن آدرس ایمیل را نگه می دارد.

https://www.youtube.com/watch؟v=mgaabln7bce

“تجارت تلویزیون ما نوک کوه یخ است.” “همه بازی را با تلفن خود در دست خود تماشا می کنند ، بنابراین ما برای” صفحه دوم “بازی بزرگی می کنیم و در این حالت ما به مردم راه هایی برای تعامل با یاهو در طول شب می دهیم – یاهو ، یاهو نامه ، ورزش یاهو و موارد دیگر. ما امیدواریم که بینندگان برخی از بازی های شبانه خود را برای کشف یاهو به روشی کاملاً جدید بگذرانند. ”

این چیزی است که هنگام “ایمیل” موری دریافت می کنید:

“با تشکر از ارسال ایمیل.

“مطمئناً فکر می کنید ، این موری در وسط بازی چه کاری انجام می دهد؟ الان او شکسته است؟ مشکلات قمار معمول؟ طلاق زشت؟ واکنش قابل درک اما این صرفاً یک فروش پول بزرگ نیست. در آینه من یک سگ نیز وجود دارد! یک سگ واقعی که چهره من باید باشد و همیشه بوده است.

“بنابراین با مهربانی آن وحشت را جذب کنید ، فقط ۱ مایل را در پنجه های من قدم بزنید.

“زودتر از خواب بیدار شد ، خوب خوابید و بی سر و صدا نشسته بود ، برخی از کشش ها را انجام داد ، از غلتک رامبل استفاده کرد و فکر کرد ،” خوب یک روز عالی دیگر برای خرد کردن دندانهایم. ” و ، سلام! درست در آینه نه چهره ای که من آنقدر خوب می شناسم ، بلکه یک جهش است. من واقعاً اهمیتی نمی دهم که او شجره نامه نیست ، اما … او است ، یک سگ آنچه مرد گفت ، سگ جای من را گرفته است ، صورتم.

“این سگ درست در اینجا.

“و چیز عجیب و غریب ، عجیب تر ، او به نظر می رسد آشنا ، که به هیچ وجه راحتی ندارد. مردم می پرسند ، آیا شما یک شخص گربه هستید یا یک سگ؟ شخص سگ و ، اکنون ، به معنای واقعی کلمه یک شخص سگ. ترس از این ترس برخورد می کند اما من به یاد می آورم همسایه من ، دکتر گری ، یک دامپزشک افسانه ای که کاملاً واجد شرایط برای پاسخ به هرگونه اضطراری سگ بود.

“از کجا تصور می کنید یک دامپزشک به نام دکتر گری ، با پوشیدن دکمه” من را لیس نمی زنم که من حساسیت دارم “که به اسکراب های او می چسبد ، برای من می فرستد؟ فقط حدس بزنید و یاد خواهید گرفت که تاریک ترین ساعت درست قبل از طلوع آفتاب است …

“به طور جدی ، با بهترین حدس خود به من ایمیل بزنید. سپس بقیه را به شما می گویم.

“چه چیز دیگری؟ اوه بله ، در هنگام نوشتن این حیوان صدمه ای ندید.

“لعنتی ، مردی در مربا – بیل”


دوباره ایمیل کنید ، و این را دریافت کنید:

“کارت ویزیت خوانده شده ، Platinum Pet Premonitions. درست است روانی حیوان خانگی. من را قضاوت نکن او وب سایت به نظر می رسد ، برای یک روانی حیوان خانگی و متناسب با سطح ناامیدی من ، به نظر می رسد.

“من تصور می کنم کیسه های حیاط مرموز که در زیر ایوان جلوی آن پنهان شده اند. من به خانه می روم و او در حال حاضر منتظر است ، که مرا ترساند زیرا من به جلو تماس نگرفتم. او بلافاصله می پرسد “آیا سگ شما زندگی می کند یا مرده است؟” چه می گفتی ؟؟

“با عرض پوزش برای تداخل در این فیلم. ممکن است ناشی از فعالیت ماوراء الطبیعه باشد؟ من باید از دنی بپرسم.

“حالا چه؟ برخی از مشاوره ها ، شعر ، یک دستور العمل را از طریق ایمیل ارسال کنید. هرچه گرفتی من پاسخ می دهم و به شما اطلاع می دهم که چگونه پیش می رود.

“کم و بیش برای آمدن. بیل “


و سپس یک ایمیل دیگر:

“بنابراین من به خانواده روی می آورم ، آنها در حال حاضر در زیر صخره به نام بیل به نظر می رسند. برادر برایان با یک لحظه توجه می کند. یا باید بگویم ، وقتی فراخوانی می شود؟ با او به عنوان آینه من ، به من نگاه کرد و دید که چه چیزی گم شده است. چیزی که من گم شده بودم و نمی دیدم.

“بله ، به عنوان یک کودک کوچک ، ما یک سگ به نام Peppy ، یک کولی مرزی داشتیم که خواهر سگ سالاکی ، شپ بود. او یک چشم آبی داشت که یک چشم قهوه ای داشت و عاشق تعقیب اتومبیل بود.

وی گفت: “مطمئناً پیری سرحال بود. او انرژی زیادی داشت ، انرژی زیادی داشت. او می توانست تمام روز را با هر ۹ نفر بازی کند و هنوز هم وقت دارد تا مهارت های گله دار خود را در فورد و چویس کار کند. من شرط می بندم که خانه دنج ما قبلاً بیش از حد غرق شده بود و والدین ما می ترسیدند که یک روز شیری ممکن است به نانسی یا جانی آموزش دهد که چگونه ماشین ها را تعقیب کنند. بنابراین ، یک روز ، Peppy از بین رفت. رفته حالا برایان به من می گوید که پپی از یکی از دوستان مزرعه پدرم در جایی در ویسکانسین خوشحال شد.

وی گفت: “به ما گفته شد که او فرار کرد یا مریض شد و مجبور شد به زمین بیفتد ، با یک ماشین یا چیز دیگری برخورد کند. هرچه داستانی گفته شد ، از حافظه گمشده است. آنها می توانستند حقیقت را به ما بگویند. اوه ، ما گریه می کردیم ، با صدای بلند ، با صدای بلند و نوبت می گرفتیم ، به اندازه کافی برای بیدار کردن Wexlers در پشت سر ما که همه چیز را می شنیدند.

“من هرگز نتوانستم با Peppy خداحافظی کنم. تا امروز چه هک ، سوپر بول یکشنبه. این سرحال بود که در آینه می دیدم. بعد از این همه سال ، او دوباره به خداحافظی از من گفت … و به من اجازه داد از او خداحافظی کنم. شاید او از همه بچه ها بهترین را دوست داشته باشد.

“من فکر می کنم ما هرگز نباید از آنچه در آینه می بینیم وحشت کنیم. یا شاید ما هرگز نباید آرزو کنیم که از آنچه در آینه می بینیم راضی باشیم.

“مراقب باش ، بیل”


لینک منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست قبلی

Kendrick Lamar Super Bowl Show Show Drake را با ما دوست ندارد

پست بعدی

تبلیغات سعی می کنند فرمول مشهور را تکان دهند

Related Posts
Total
0
Share