این می توانست یک گرفتن پول نقد باشد ، اما جرمی قوی آماده شده برای تجارت Dunkin ‘Donuts مانند یک بازیگر که آماده بازی در هملت است. او روزها صرف فکر کردن در مورد چگونگی ساخت سوپر کاسه قبل از فرود در این ایده منحصر به فرد برای ارسال شهرت خود برای “روش کامل” است. این آگهی که توسط بن افلک کارگردانی شده و از کیسی افلک استفاده شده است ، در مناطق قهوه غوطه ور شده است و از ترک تریلر خود برای فیلمبرداری از نقطه خود برای زنجیره صبحانه امتناع می ورزد تا زمانی که موزه ظاهر شود.
استرانگ می گوید: “من می خواستم به عنوان این بازیگر احساساتی و خودآزمایی ، از این ایده من لذت ببرم.” “این پاسخ من به این ایده بود که من شوخی نمی کنم.”
از زمان نیویورکر نگاهی عمیق منتشر کرد با رویکرد شدید خود ، استرانگ به عنوان یکی از آن بازیگران با سرمایه “A” درک شده است ، که به طرز فجیعی به خاطر هنر خود رنج می برد. آن داستان سال ۲۰۲۱ ، با عنوان “جانشینی” ، جرمی استرانگ شوخی نمی کند “، وی را به عنوان مجری معرفی کرد که تعهد مجازاتش به کاردستی خود را تحسین برانگیز یا عصبانی بود ، بسته به اینکه آیا شما طرفدار” جانشینی “هستید یا برایان کاکسبشر اما آنچه غیرقابل انکار است ، افراط و تفریحی است که به نتیجه می رسد که منجر به اجرای نمایش های مبهم می شود ، هر دو روی صحنه (او سال گذشته برای “دشمن مردم” برنده تونی شد) و صفحه نمایش (او برای بازی در اسکار به دلیل بازی در حال بازی در حال بازی در حال بازی در اسکار است. “شاگرد“). این تعهد مطلق حتی در تبلیغات Super Bowl Strong در معرض نمایش است ، جایی که او یک هدیه غیر منتظره برای کمدی را در حالی که لباس می پوشید به عنوان یک شهر خاردار و خواندن یک اعلامیه در مورد نوشیدنی های کافئین دار آشکار می کند.
استرانگ می گوید: “شما باید مایل باشید که یک لعنتی غول پیکر از خود بسازید.” “شما باید به آن اندام بروید.”
در حالی که او برای اولین بار برای اولین بار برای اولین بار ، از طریق بزرگنمایی در مورد جاده طولانی “شاگرد” به اسکار ، گپ زد ، بازی کرد و بازی کرد بروس اسپرینگستینمربی در بیوپیک جدید درباره “رئیس” ، و تبدیل شدن به یک قهوه قهوه در حالی که آخرین خنده را دارد.
چرا تصمیم گرفتید که یک Dunkin ‘Donuts تجاری ایجاد کنید؟
از من خواسته شده بود که قبلاً تبلیغات Super Bowl را انجام دهم ، اما واقعاً خلاق یا خنده دار نبود. این احساس معامله گر بود و مثل اینکه شما فقط یک محصول را می فروشید ، خوب است ، اما کاری نیست که من می خواستم انجام دهم. اما پس از آن بن فیلمنامه را برای من ارسال کرد که بن و کیسی را در لباس های شخصی داشت. در پایان آن ، من در یک لباس پیست بیرون آمدم و یک رپ انجام دادم مثل من در “جانشینی” انجام داده بودم. گفتم نه من علاقه ای نداشتم کاری را که قبلاً انجام داده ام دوباره انجام دهم. من می خواهم فاصله بین خودم و آن را نشان دهم و به سرعت فرار برسم.
اما ، می دانید ، این بن افلک است. او یک کارگردان و بازیگر عالی است. او کسی است که من بسیار تحسین می کنم. و بنابراین من در مورد آن فکر کردم و بن را گفت: “من قبلاً هرگز چنین کاری نکرده ام. این برای من غیر طبیعی است ، اما آیا عرض جغرافیایی برای ایجاد چیزی وجود دارد؟ آیا اینجا آزادی وجود دارد؟ “
چگونه مفهوم تغییر کرد؟
قدم من به بن ، پرشور ، کمبود بود. من روزها فقط در حال مارین کردن بودم و مجموعه ای از ایده ها را به وجود آوردم که منجر به ایده های دیگر شد. من به این روشی که به هر چیزی نزدیک می شوم نزدیک شدم. بنابراین ماکرو آن فکر می کنم راهی برای بازی مستقیم وجود دارد ، این بود که من این بازیگر هستم که کاری را که او بسیار جدی انجام می دهد می گیرد ، و من نمی خواهم در این تجارت رپ کنم. بنابراین وقتی آنها به آن نقطه در شلیک می رسند ، من در حال تنظیم نیستم و PA می گوید من از تریلر خود بیرون نمی آیم و بن برای یافتن من می آید ، و من نمی خواهم رپ را انجام دهم زیرا من من آن را احساس نمی کنم. از آنجا به همه این ایده های دیگر تبدیل شد. من این تصویر از مارت شین را از “آخرالزمان اکنون” از گل بیرون آورده ام. و ابتدا فکر کردم که در چای خنجر می زنم ، زیرا به نظر می رسید که این برآمدگی است ، و سپس آن قهوه شد.
من همچنین خاطره ای از پدرم داشتم. من در بوستون بزرگ شدم و او قبلاً مرا به دونات دانکین می فرستاد تا یک کرم ، دو قند بدست آورد. در مقطعی که من را به یاد شعر هنری وادسورث Longfellow در مورد سوار شدن نیمه شب پل Revere می اندازد. و من فکر کردم ، یک خامه توسط زمین ، دو قند در دریا.
بنابراین ایده شما این بود که شهرت خود را به عنوان یک بازیگر شخصی خود بفرستید؟
من می خواستم راهی پیدا کنم که بگویم می توانید کار خود را فوق العاده جدی بگیرید در حالی که خودتان را جدی نمی گیرید. در عین حال ، من یک مؤمن بزرگ هستم که هر بار که یک کار را انجام می دهید ، چیزی را به خطر می اندازم. این شکل خطر خاص خود بود ، زیرا سوپر بول است. این عنصر مادری من نیست. این فقط مانند یک اندام برای بیرون رفتن با همکاران باورنکردنی در یک بوم بزرگ احساس می شود. و من فکر کردم ، اگر بن قصد دارد این کار را با شرایط خودم انجام دهد و همه آن را بداهه نوازی کند ، این فرصتی است که ارزش استفاده از آن را دارد.
مشکلی برای بیرون کشیدن شستشو از خودم نداشتم. من متهم شده ام که این شخص فوق العاده خودآمدی و پرمعنی هستم. و من کار خود را بسیار جدی می گیرم. اگر یک قطعه از مواد را به من بدهید ، من اجازه نمی دهم چیزی بین من و آنچه فکر می کنم برای خدمت به آن باید انجام دهم. اما من فکر کردم خوب است که از این ایده بازیگر روش بخندید ، زیرا من هرگز خودم را به عنوان یک بازیگر متد خوانده ام و من یک بازیگر روش نیستم. همه چیز در مورد تخیل و تعهد است. و هر بار که هر کاری انجام می دهید ، به نوعی راه خود را در تاریکی پیدا می کنید و سعی می کنید شجاعت خود را داشته باشید.
آیا امیدوار هستید که این تبلیغ مکالمه را در مورد روش های بازیگری شما پخش کند؟
این امید است. من از آن خسته شده ام. این واقعاً به هیچ وجه خدمت نمی کند. نادرست است ما در این عصر زندگی می کنیم که توجه زیادی به همه چیزهای دیگر که کار نیست ، وجود دارد و اکنون به نوعی مشروط شده ایم که خیلی در مورد کار صحبت کنیم. واقعاً از آن دور می شود. همه ما بهتر خواهیم بود به زمانی برگردیم که بازیگران بتوانند در کار خود ناپدید شوند و آنها بیشتر از حضور بودند. آنها در کار حضور دارند و خارج از آن غایب هستند.
شلیک ادای احترام به “آخرالزمان اکنون” چگونه بود؟
من به آنجا رسیدم و آنها یک وان سفید چینی را آماده کرده بودند که احساس می کردم همه اشتباه است. من می خواستم این چیزی استوانه ای باشد تا بتوانم به صورت عمودی بیرون بیایم. اگر من در وان بودم ، به نظر می رسید که من در حال تعطیل هستم. به هر حال ، من این موسیقی didgeridoo را که روی iPad خود قرار داده ام پیدا کردم و شروع به تنظیم اتاق کردم. من یک تن کیسه قهوه خواستم. من یک نوت بوک پر از یادداشت در مورد سفر Penobscot ، حزب چای بوستون و اسکله گریفین ، و آمار و تاریخ ها داشتم ، زیرا شما هرگز نمی دانید چه چیزی در بداهه نوازی ایجاد می شود. و سپس من شروع به نوشتن چیزهایی در تخته سفید کردم و آنها فقط فیلمبرداری می کردند. خدا می داند لجن قهوه از چه ساخته شده است. آنها آن را به گونه ای تهیه کردند که مجبور نبودم وارد آن شوم. اما البته ، من به هر حال این کار را کردم. این همه واقعاً احمقانه است. جهان اکنون بسیار تاریک است ، و کارهایی که مدتهاست انجام داده ام بسیار سنگین بر من بوده است ، خوب بود که کمی پشت سر هم داشته باشم.
آیا می خواهید کمدی بیشتری انجام دهید؟
لزوماً این روشی بود که من می خواهم آن را انجام دهم – فقط داشتن کارت ویزا برای ایجاد چیزی. من هرگز نخواسته ام میزبان “شنبه شب زنده” باشم. من کسی هستم که برای آزاد بودن به درجه خاصی از کنترل نیاز دارم و باید آماده سازی زیادی را انجام دهم. اما این یک فرصت ، به نوعی ، انجام یک طرح “Saturday Night Live” ، فقط یکی از مواردی بود که می توانم با شرایط خودم آماده شوم و انجام دهم.
شما در بوستون بزرگ شده اید ، جایی که Dunkin ‘Donuts همه گیر است. آیا این بخش بزرگی از زندگی شما بود؟
من تا زمانی که در کالج بودم ، نوشیدن قهوه را شروع نکردم ، تا آن زمان بوستون را ترک کرده بودم. اما من روی آن دونات بزرگ شدم. اگر الان یکی از آن دونات ها را می خورم ، مثل پروست است که مادلین را در چای فرو می برد. این مرا به دوران کودکی ، به ریشه های من می فرستد.
برای دور شدن از دونات ، نامزدی اسکار خود را برای “کارآموز” تبریک می گویم. چه احساسی دارد که پس از همه چالش هایی که فیلم در اکران با آن روبرو شد ، این شناخت را بدست آوریم؟
بعد از مسیری شیب دار و خار که فیلم مجبور به مسافرت شد ، احساس توهین می کند. ما این فیلم را بدون پول ساختیم. این یک شلیک سریع و خشمگین بود ، و سباستین (استن) و من هر دو سعی کردیم به همان اندازه بی ترس و شجاع باشیم که ممکن است. برای اینکه توسط جامعه ای از همسالان ما تصدیق شود بسیار معنی دار است.
قهرمانان من همه بازیگران آفتابرونی هستند که تغییر می کنند و موفق به فراتر از چیزی می شوند. آنها در آن ناپدید می شوند. روی کوهن فرصتی برای تلاش برای این کار به من داد. اما برای نامزد شدن برای اسکار ، این چیزی است که به خودتان اجازه نمی دهید در مورد آن فکر کنید. شما باید از انجام کار خود به خوبی راضی باشید و احساس کنید که فراتر از خودتان بوده اید. من همیشه احساس می کنم که از محدودیت هایم احساس می کنم. و هیجان و وحشت از به دست آوردن چنین چیزی این است که شما باید فراتر از آنچه قبلاً رفته اید بروید و کاری را انجام دهید که نمی دانید قادر به انجام آن هستید. یک محقق جونگیایی به نام رابرت جانسون وجود دارد که نوشت که تجربه معنوی از نقطه عدم حلالیت آغاز می شود ، جایی که احساس می کند فرد نمی تواند بیشتر پیش برود. برای من ، شما باید به آن آستانه بروید که احساس می کنید دیگر نمی توانید ادامه دهید. وقتی از آن آستانه به مکانی که در معرض خطر هستید عبور می کنید ، اینجاست که اتفاقات خلاقانه رخ می دهد.
شما در مورد بی باک بودن در بازیگری خود صحبت می کنید. بسیاری از شرکت ها وقتی با فرصتی برای توزیع “کارآموز” ارائه می شوند با ترس عمل کردبشر آنها نگران این بودند که در سمت اشتباه ترامپ قرار بگیرند.
این ناامید کننده است که استودیوهایی که باید این فیلم را منتشر کرده باشند – من آنها را نام نخواهم داد ، اما می دانید که آنها چه کسانی هستند – این کار را نکردند. دلیلش این نیست که فیلم خوب نیست. به این دلیل است که آنها از عواقب ترسیده بودند ، و احتمالاً افرادی را در تابلوهای خود دارند که فقط گفتند “نه”. همه چیز ترسناک بود. احساس می کرد که یک جبهه از چیزهای تاریک تر است ، این نوع لیست سیاه و سفید و آرام. تجارت هالیوود شجاعت زیادی را نشان نداد ، اما احساس می کند جامعه خلاق آن را تصدیق می کند و حق خود را برای وجود و ارزش و اهمیت آن تأیید می کند. این فقط غیرقابل انکار است که فیلم چیزی برای ارائه دارد. بسیاری از آنچه اکنون اتفاق می افتد را می توان به کوهن و ایدئولوژی وی ردیابی کرد. وقتی روی “جانشینی” کار کردم ، درباره چیزی که به امرسون نسبت داده می شود ، خیلی فکر کردم. او گفت ، “پشت هر موسسه سایه یک مرد است.” من احساس می کنم که شاهد سایه زدن به دولت ما هستیم.
شما استدلال می کنید “شاگرد” لحظه سیاسی فعلی ما را توضیح می دهد. اما “جانشینی” با پرتره خود از مغولان که این کنگره های رسانه ای را اداره می کنند ، در مورد آب و هوای فرهنگی نیز چیزهای زیادی می گوید.
کاملا هر دو داستان در مورد قدرت و ماشین های آن هستند. آنها داستانهایی در مورد قشر ماکیاولی هستند. این عمدی نیست ، اما فیلم های دیگری که من در آن حضور داشته ام ، مانند “The Big Short” ، “Trial of Chicago Seven” و “Detroit” ، این بار با روشی ولتاژ بالا صحبت می کنند. یک نقل قول وجود دارد که هملت به بازیکنان می گوید که وظیفه شما این است که “آینه تا طبیعت را نگه دارید: برای نشان دادن فضیلت ویژگی های او ، توهین به تصویر خود ، و سن و بدن زمان شکل و فشار او.” و “شاگرد” این کار را انجام می دهد. این شکل و فشارهای سن ما را به ما نشان می دهد.
شما در حال بازی Jon Landau در مقابل جرمی آلن وایت بروس اسپرینگستین در “تحویل من از هیچ جا”. این تجربه چگونه بوده است؟
کاملاً تأیید زندگی. این یک داستان مربی است ، مانند “شاگرد”. اما اگر روی مفیستوفل باشد ، جان نیرویی از نور است. گذراندن وقت با بروس و جان و برقراری ارتباط با موسیقی بروس ، که یک انجیل امید و ایمان و عشق است ، بر خلاف انجیل نفرت و مزدسکی و نیهیلیسم ، این همان چیزی است که روی بود ، این یک تونیک بود. این مرا از تاریکی بلند کرد. جرمی درخشان را به بروس تبدیل کرد. او درخشان آواز خواند. کارگردان ما ، اسکات کوپر ، عرض جغرافیایی زیادی را برای بداهه نوازی و گلدوزی به من داد.
یک قطبیت واقعی بین “شاگرد” و قطعه Springsteen وجود دارد ، و هیچ ارتباطی با دونات Dunkin دارد ، به جز آن که من و پاچینو هر دو روی کوون بازی کردیم. و پاچینو شگفت انگیز را انجام داد تجارت تقلبی dunkaccino ، و من یک مورد واقعی انجام دادم. من سعی می کنم او را به تیم خود برسانم و شاید بتوانیم سال آینده تجارت دیگری Dunkin ‘Donuts انجام دهیم.
لینک منبع