این یک شاهکار جسورانه برای ترکیب ژانرهای مختلف در یک ویژگی قانع کننده است ، اما “دره“فقط همین کار را می کند. این فرض بیش از یک مدیکوم فتنه هوشمندانه ، ترکیب علمی تخیلی ، عاشقانه ، وحشت و تحریم-ماجراجویی در یک مطالعه شخصیتی آهسته و متمرکز بر دو تنهایی با روحیه شکسته و تیز که از جهان در برابر شر محافظت می کنند ، دارد. فیلمنامه نویس Zach Dean یک تکه تکه ای را ایجاد می کند که در آن قلاب حیله گر هیولا که در زیر کمین می شود ، ما را به سمت خود جلب می کند ، سپس به لرزهای جامد تبدیل می شود. کارگردان اسکات درریکسون و یک کادر از صنعتگران سطح اساسی روایت را بالا می برند و یک هیجان جالب را ارائه می دهند.
وقتی برای اولین بار با مزدور لیتوانی با دراسا ملاقات می کنیم (آنیا تیلور-شادی) و تک تیرانداز سابق دریایی آمریکایی لوی (مایلز) ، آنها هر یک از طریق مسائل سنگین مرتب می شوند. لوی توسط کابوس های ناشی از PTSD گرفتار شده و احساس می کند در یک لنگه جهنمی بین سرزمین زنده و روح مرده او به دام افتاده است. Drasa به چند ضربه مهم رسیدگی شد ، نه تنها یاد گرفت که آخرین شلیک او در معرض هویت او قرار گرفته است و او را مجبور به مخفی کردن می کند ، بلکه همچنین این است که پدر مریض او (ویلیام هیوستون) قصد دارد در مدت چند ماه خودکشی کند. این دو در تجربیات خود با هم فاصله دارند ، یکی کشته شدن برای ورزش و دیگری برای انجام وظیفه میهن پرستانه. اما سرنوشت – و یک تختخواب دولتی سایه دار – به زودی آنها را جمع می کند.
لوی برای ملاقات با بارتولوموی مرموز (Sigourney Weaver) به اردوگاه پندلتون فراخوانده می شود ، که او را در یک مکان بیابان نامعلوم به یک پاسگاه نظامی معرفی می کند. لوی به آسانی با ایستگاه انفرادی خود در برج غربی ، یک ساختار سیمانی وحشیانه که دارای کتاب و مهمات است و مشرف به یک دره ترسناک و مه آلود است ، سازگار است. این قوانین بیان می کند که وی برای نگه داشتن شیاطین هیبریدی انسان و گیاهی که در درون فرار می شوند و هرگز ، هرگز با شخص در برج شرقی تماس می گیرند. با این حال ، چند ماه و نگاه های معاشقه و دو چشمی بعداً ، لوی با دراسا ملاقات می کند. همانطور که یک رابطه عاشقانه بین این زوج شکوفا می شود ، یک چرخش هرج و مرج از وقایع رخ می دهد ، و حقیقت ترسناک (در عین حال کاملاً قابل پیش بینی) را در پشت مأموریت خود کشف می کند و باعث می شود آنها برای بقای خود بجنگند.
علیرغم بهترین تلاش خود ، فیلمسازان در تغییر ژانرهای تغییر دهنده عاشقانه ، اکشن ، وحشت و توطئه تریلر مشکل دارند و با آنها رفتار می کنند که گویی آنها سرزمین های جداگانه ای در یک صفحه بازی به سبک زمین آب نبات هستند که شخصیت ها در حال گذر هستند. توالی ها به ندرت وظیفه مضاعف یا سه گانه را در خدمت این عناصر مختلف می کشند ، بنابراین احساس می کنیم هر تغییر تونال ناگهانی و عملی اعلام شده است. در نتیجه ، ما یک قطعه از حرکت شخصیت محور را از دست می دهیم. به علاوه ، شخصیت ها درگیری های داخلی و خارجی خود را هجی می کنند ، هوش مخاطبان را تضعیف می کنند و یک زمان اجرا در حال حاضر دراز می کنند.
با این وجود ، نکات برجسته از عناصر کم رنگ بالاتر است. اولین عمل ، زمان زیادی را صرف تنظیم شخصیت ها می کند ، علاقه مندی ملموس را فراهم می کند و واقعیت های دنیای عایق لوی و دراسا را ایجاد می کند. از طریق زیبایی شناسی کمد لباس ، مو و نورپردازی ، مقدمه بارتولوموی ، زمینه های ظریف را برای بی اعتمادی منعکس کننده قلمرو خاکستری سایه ای که او فرمان می دهد ، می گذارد. Trent Reznor و Atticus Ross ‘بکر و نمره مصنوعی صنعتی ، یک منظره مناسب و متضاد را با ملودی ها اضافه می کنند که پس از شکل گیری رابطه این زوج شکوفا می شود. سوپ دیریزو ، که ظاهر مختصر وی به عنوان سرباز لوی از پست خود رهایی می یابد ، صداقت در پشت گفتگوی نمایشی خود را به فروش می رساند و عملکرد درونی تسهیلات و پشت پرده زیرزمین را توضیح می دهد.
توالی های بعدی ، جایی که لوی و دراسا به طور هم زمان خود را در حال کاوش در کف محل تیتراژ می دانند ، طرح هایی را از ENTS بلند می کنند (همانطور که در “ارباب حلقه ها” دیده می شود) ، جهش یافته های “آخرین ما” و “بیگانگان” ملکه ” لیر ، اگرچه فیلم این تأثیرات را به روشی با طراوت بازسازی می کند. جلوه های عملی و بصری برای خزنده های خزنده گور ، فاکتور ناخوشایند را از بین می برد ، از کاترپیلار خونخوار غول پیکر که بر روی درخت پرشور زهره گنگلی به عنکبوت های تحت حمایت جمجمه در کلیسای تجزیه شده آویزان شده است. طرح رنگی اشباع شده دن لاستسن از فیلم های رنگ آمیزی دن لاستسن از کانال های زرد ، بنفش های عمیق و قرمزهای گوگرد ، خلق و خوی جوی در خلاء مه آلود. تعقیب اسب و حملات تاکتیکی غافلگیرانه توسط شیاطین زامبی که دارای شکوه و جذابیت جذاب هستند.
تعامل لوی و دراسا از دور ، تبادل پیام در دفترچه یادداشت ها و تابلوهای خشک ، بازی درام (گویی یادآوری می کند که تلر در “Whiplash” بوده است) و شطرنج (چشم به نقش تیلور-شادی در “بازی ملکه”) هستند لحظات جذاب با این حال ، این اولین سکانس تاریخ آنها در جایی است که همه چیز در آن ظاهر می شود: ضرب و شتم و ضرب و شتم در The Yeah Yeah’s “تفکیک از حاشیه جهان” از خواسته های سوزاننده خود ، که در یک رقص مانند والتز تجلی یافته است ، تکرار می شود. شیمی تلر و تیلور به زندگی می پردازند و آرزو می کنند که شخصیت های آنها به خط مقدم برسد ، زیرا مهتابی با رنگ سیان زمینه را برای گرمای شمع تنظیم می کند تا ظریف قاب را به خود اختصاص دهد. حرکات دوربین در کنار رقص رقص اغوا می شود و از زوایای کانتور شده برای جمع آوری جهان های تغییر یافته زوج استفاده می کند و به یک حلقوی زرق و برق دار پایان می یابد که تصاویر این دو بدن را به یک تبدیل می کند.
اگرچه غالباً به یک طرح کلی و قابل پیش بینی باز می گردد ، فیلم وقتی نشان می دهد که به اندازه کافی مبتکر است برای ارائه غیر منتظره ، فیلم برتری دارد. درریکسون و شرکت نبوغ را در این مفهوم مفهوم بالا نشان می دهند و در نتیجه یکی از انتخاب های زنده تر جریان دهنده ایجاد می شود.
لینک منبع